طراحی مجدد سازمان از طرح تا عمل


در این مطالعه مدیران سازمان‌هایی که در این زمینه موفق بوده‌اند به برخی تاکتیک‌های کلیدی موفقیت اشاره کرده‌اند.
سازمان‌ها اغلب برای تبلور ارزش نهان خود دست به پیاده‌سازی پروژه‌های طراحی مجدد می‌زنند. آنها معمولا توجه زیادی به شکل طراحی جدید معطوف می‌دارند، اما تجربه ما نشان می‌دهد که متاسفانه این سازمان‌ها به جنبه‌های عملیاتی این امر که همان بالفعل نمودن آن است توجه کافی ندارند (اگرچه یک پروژه طراحی دوباره سازمانی تنها در صورتی ارزش ایجاد می‌کند که به درستی پیاده‌سازی شده باشد).
مطالعه اخیر مک کینزی دلایلی که مدیران برای موفقیت یا عدم موفقیت پروژه‌های طراحی مجدد برمی‌شمارند را گزارش می‌دهد. در این مطالعه، توضیحاتی در رابطه با چرایی ‌کم‌توفیق بودن پروژه‌های تغییر شکل سازمانی ارائه شده است. در این مطالعه از مدیران پرسیده شده که چرا در سازمان خود دست به طراحی مجدد زده‌اند، چه چالش‌هایی متوجه آنها بوده، چه تاکتیک‌هایی را برای پیاده‌سازی مورد استفاده قرار داده‌اند و چگونه پروژه‌های طراحی مجدد بر روحیه کارکنان و افزایش ارزش سهامداران موثر بوده است.

ادامه نوشته

اَبَرشغل های آینده


چکیده: به‌تدریج که به ژرفای عصر اطلاعات و دانایی نزدیک می‌شویم و مشاغل سنتی از بین می‌روند، ما برای این‌که بتوانیم جای مناسبی در بازار کار بیابیم و در «اقتصادهای ابرانسانی» بهره‌ور باشیم، باید به سوی مهارتهایی برویم که قابل ماشینی‌شدن نباشند. در بسیاری از موارد، افراد به دنبال شغلهای موجود نخواهند رفت، بلکه آنها را با تعریف مسئله‌هایی که با مهارتهای ابرانسانی‌شان قابل حل باشد، ابداع خواهند کرد؛ مهارت‌هایی مانند اکتشاف، خلاقیت و تاثیرگذاری. سه حوزه‌کلیدی برای طراحی ابر‌شغلهای آینده (HYPER JOBS) عبارتند از: انرژی، دست‌کاری مواد و احیای انسان. در حوزه انرژی، بویژه ترویج اقتصاد بدون نفت و کسب‌وکار انرژی‌های جایگزین می‌تواند دستمایه‌ طراحی ابرشغلها باشد. به برکت پیشرفت علم و فناوری، هیچ‌یک از صنایع آینده از دستکاری مواد در امان نخواهند بود و این نیز به نوبه خود یعنی انبوهی از فرصتها برای طراحی ابرشغلها. گذشته از همه اینها، ما انسانیم و باید از کار و زندگی لذت ببریم و بنابراین، شادابی روانی یا بهبود آن نیز حوزه‌ وسیعی است که در آینده میزبان ابرشغلهای جدید خواهد بود. این ابرشغلها، افزایش شادابی روانی و حیات روحانی انسانها را نشانه خواهند گرفت و به انسانها کمک خواهند کرد تا توانمندیهای ابرانسانی‌شان را تقویت کنند. نوشتاری که پیش رو دارید، می‌کوشد با تبیین ویژگیهای ابرشغلها و حوزه‌های اصلی ظهور آنها، چهار اصل کلیدی طراحی ابرشغل‌ها را نیز برملا کند.

ادامه نوشته

رویکرد تی.ئی.ای.ام در ارزیابی عملکرد منابع انسانی

چکیده: ارزیابی اثربخش عملکرد منابع انسانی موضوعی است که فکر بسیاری از مدیران را به خود جلب کرده است. اغلب آنان به دنبال رویکرد یا راهکار عملی هستند از طریق آن بتوانند عملکرد کارکنان خود را بهبود بخشیده و زمینه های رشد و تعالی را فراهم ساخته و بر مزیتهای رقابتی خود بیفزایند. اثربخشی ارزیابی عملکرد به عواملی از قبیل دانش و شناخت مدیران نسبت به روشها و الگوهای ارزیابی عملکرد، حمایت همه جانبه آنان از برنامه های ارزیابی عملکرد، مشارکت دادن کارکنان در برنامه های ارزیابی، بررسی عینی و منصفانه عملکرد کارکنان، تدوین برنامه عملی برای ایجاد زمینه های بهبود عملکرد و زدودن عوامل استرس زا در ارزیابی بستگی دارد. یکی از رویکردهایی که می تواند به اجرای اثربخش برنامه های ارزیابی به مدیران کمک کند، رویکرد T.E.A.M است. این رویکرد دارای چهار مرحله فنی، بسط، ارزیابی و نگهداری است. در این مقاله سعی بر آن است به تبیین هریک از آنها و نکات کلیدی و موثر در برنامه ارزیابی پرداخته شود.


مقدمه
فشارهای محیطی - اجتماعی برای پاسخگویی سازمانها نسبت به عملکردشان، بیشتر از گذشته شده لزوم اجرای مدیریت عملکرد مسئله رایج سازمانها شده است . بدین سبب از رویکرد های متعددی برای ارزیابی عملکرد فرد، گروه و سازمان استفاده می کنند . مدیران سازمانها عموماًً در مورد عملکرد و رفتار های شغلی کارکنان اظهار نظر می کنند . به همین دلیل ارزیابی عملکرد کارکنان بخشی از شغل مدیریت است . وجود نظام ارزیابی عملکرد متناسب با ساختار، فرهنگ و جو سازمانی به منظور توسعه و بهبود عملکرد کارکنان، یک ضرورت است، و اثربخشی آن نیز مستلزم به‌کارگیری قواعدی است که در این مقاله، در قالب رویکرد T.E.A.M تشریح شده است .

ادامه نوشته

سیستم های کاری با عملکرد بالا

مولف/مترجم: دکتر حمید رحیمیان و فرخنده گودرزی

مقدمه: در محیط بسیار رقابتی امروز، منابع سنتی مزیت رقابتی سازمانها، مانند: تکنولوژی، حق امتیازها و صرفه های اقتصادی، با پدیده جهانی شدن و دیگر تغییرات محیطی، کارآمدی خود را از دست داده اند. بنابراین، حفظ و جذب کارکنان مستعد، ماهر و منعطف به عنوان گزینه جایگزین این منابع سنتی، می تواند به رشد شایستگی‌های محوری سازمان کمک کند. از همین رو، مدیران به استفاده از کارکردهای مدیریت منابع انسانی روی آورده اند (Kok & Hartog, 2006). هاسلید و بیکر(1996) براین باورند که یک سیستم منابع انسانی که به طور مناسبی طراحی و اعمال شده باشد، می‌تواند در حکم یک دارایی اقتصادی و با ارزش برای یک سازمان موردتوجه قرار گیرد. اگرچه تحقیقات آنها دقیقا مشخص نساخته است که چنین سیستمی چگونه ارزش خلق می کند. اما بکر و گرهارت (1997) اظهار داشتند که سیستم‌های مدیریت منابع انسانی تاثیری سیستماتیک بر کارکنان سطوح عملیاتی سازمان دارند و شرکت را در دستیابی به اولویتهای تجاری خود رهنمون می‌سازد؛ اولویتهایی، مانند: کوتاه کردن مدت زمان چرخه توسعه محصول ، افزایش خدمات مشتری، کاهش نرخ گردش کارکنان ماهر و شایسته و غیره. هاسلید (1995)

ادامه نوشته

نحوه برخورد با اشتباهات زیردستان

رابرت ساتن
مترجم: عاطفه کردگاری
یکی از بهترین روش‌های ارزیابی رهبری و مدیریت در یک سازمان، بررسی عکس‌العمل‌های مدیران آن در برابر اشتباهاتی است که زیردستان مرتکب مي‌شوند.


در طول یک دهه گذشته من 5 کتاب برای مخاطبان مباحث مدیریتی به نگارش درآورده‌ام. اگر مي‌خواهید زحمت خواندن همه آنها را به خودتان ندهید و فقط مایل هستید یک ایده بسیار مهم را بدانید من به شما خواهم گفت، شکست یک امر اجتناب‌ناپذیر است؛ بنابراین کلید موفقیت در آموختن از شکست‌ها است. «به عبارت دیگر ما باید بدانیم که چگونه از شکست‌هایمان پلی برای پیروزی بسازیم. توانایی سرمایه‌اندوزی از تجربه‌ها و درس گرفتن از شکست‌ها، ویژگی بارز سازمان‌های بزرگ و موفقی است که روش مدیریتی مبنی بر شواهد و دلایل داشته و اداره آنها بر عهده بهترین مدیران است. این سازمان‌ها در تبدیل علم به عمل بسیار خبره و زبردست بوده و در عملیاتی کردن ایده‌های خلاقانه، بهترین هستند.

ادامه نوشته

بگرد و استخدام كن

نوبل اقتصاد به‌خاطر مطالعه بازار كار

مترجم: محسن رنجبر
منبع: اكونوميست
برندگان نوبل امسال، جايزه خود را به دليل يافته‌هايشان درباره چگونگي پيدا كردن شغل دريافت كردند.


دو درخت نارگيل در ايوان جلوي بنگاه كاريابي شيترادورگا در ايالت كارناتاكاي هند مي‌رويد – همان جايي كه كلندر خان، يكي از كارمندان جوان دولت، نمايشگاه‌هاي شغلي و گردهمايي‌هاي جذب نيرو برگزار مي‌كند. عكسي روي تلفن همراه او، ايوان مقابل اين ساختمان را نشان مي‌دهد كه متقاضيان پست راننده آمبولانس در آن ازدحام كرده‌اند. عكسي ديگر، همايشي براي استخدام در كارخانه كود شيميايي بهارات را نشان مي‌دهد كه باز هم جاي خالي براي نشستن ديده نمي‌شود. آن چه خان انجام مي‌دهد - برقراري ارتباط ميان بيكاراني با پيش‌زمينه‌هاي مختلف، با كارفرماياني كه نياز‌ها و احتياجات مشخصي دارند – كار ساده‌اي نيست. بسياري از افرادي كه در بنگاه او ثبت نام كرده‌اند، مهارت‌هاي مورد نياز كارفرمايان را ندارند.

ادامه نوشته

توانمندسازي و تحول سازماني

مقدمه
فرد يکي از مهمترين عوامل در تغييرات وسيع سازماني است . در اين زمينه برتري، از آن سازمانهايي است که حاضر به خطرکردن هستند و تصميم گيري را به پايين ترين سطح سازماني ممکن، ارجاع مي دهند . اين پارادايم جديد بر مبناي قدرت بخشيدن به فرد بنا شده است . سازمانها به گونه اي طراحي شده اند تا از انرژي و توانايي افراد براي انجام کار و تحقق هدف‌هاي خود استفاده کنند. طبيعي است اگر مديران بتوانند توانمندي کارکنان سازمان را افزايش دهند ، موجب توسعه و بهبود کار سازمان شده اند . بنابراين از آنجا که انسان محور تحولات سازماني است، براي دستيابي به تراز بالندگي قابل قبول سازماني ، بايد به ارتقاي تراز منابع انساني پرداخت ، آنها را از درون رشد داد و بــه گونه اي خودفرمان پرورد.

مدیریت منابع انسانی

 

ادامه نوشته

مديريت استعداد در فرايندهاي توسعه منابع انساني


چکيده: مديريت استعداد به عنوان سيستمي براي شناسايي، استخدام، پرورش، ارتقا و نگهداري افراد مستعد، با هدف بهينه کردن توان سازمان به منظور تحقق نتايج کسب و کار، تعريف شده است. با توجه به تعريف مديريت استعداد و در نظرگرفتن چرخه حيات کارکنان به عنوان مدلي براي يکپارچه‌سازي، مهمترين فرايندهاي توسعه منابع انساني، مي توان دريافت که مباحث مرتبط به مديريت استعداد در تمامي فرايندهاي چرخه قابل استقرار و تسري است.

1.انتخاب و به کارگماري
انتخاب، مرحله‌اي است براي پذيرفتن يا رد تقاضاهاي مراجعان و متقاضيان کار، به گونه‌اي که شايسته‌ترين، مناسب‌ترين و با استعدادترين آنها برگزيده و تعيين شوند. روشهاي متعددي براي انتخاب افراد مناسب وجود دارند. چند نمونه از بهترين اين روشها اشاره شده اند:

ادامه نوشته

سه وجهي کردن مديريت عملکرد اثر بخش

چکيده: مديريت عملکرد، به عنوان يکي از نظام‌هاي مديريت منابع انساني نقش مهمي را در بهبود عملکرد کارکنان و همسويي عملکرد آنان با اهداف کلان سازمانها و در نتيجه بهبود عملکرد سازمانها ايفا مي‌نمايد. اما طراحي، استقرار و اجراي اين نظام، بدون جلب حمايت مديريت ارشد هر مجموعه، نه تنها ضمانت اجرايي نظام طراحي شده را زير سوال خواهد برد، اثربخشي آن را نيز کاهش مي‌دهد. در اين مقاله، سعي شده با استفاده از نتايج کسب شده از مطالعات و تحقيقات انجام شده در تعدادي از شرکتهاي مجهز به نظام مديريت عملکرد، نقش حمايتهاي مديريتي، طراحي برنامه و اجراي مناسب در اثربخشي و بهبود عملکرد سازماني تشريح گردد.

مقدمه:
بيشتر مديران به اهميت مديريت عملکرد، در بهبود عملکرد کارکنان و همسويي عملکرد آنان با هدفهاي شرکت و افزايش اثربخشي نظام مديريت منابع‌انساني، (شامل: جبران خدمت، توسعه و جانشين‌پروري) پي برده‌اند.
با اين وجود تحقق نظام مديريت عملکرد در سازمان‌ها، هنوز يکي از چالشهاي دايمي مديريت سازمانها محسوب مي‌شود.

ادامه نوشته

اندازه گيري چابکي سازمانهاي توليدي


 

چكيده

همواره در فرآيند ارزيابي چابکي سازمان هاي توليدي ، تعريف مقياس و ابزاري براي اندازه گيري چابکي به جهت ابهام ذاتي و چند معياره بودن بحث توليد چابک ، با مشکل روبه رو بوده است . در اين مقاله ابتدا يک مدل مفهومي پويا ارائه شده، سپس از آن به عنوان يک راه حل ممکن براي اندازه گيري چابکي استفاده شده است . با توجه به نياز صنعت براي محاسبه ميزان چابکي درون سازماني ، اطلاعات کمّي مربوط به پارامترهاي چابکي درون سازمانها در قالب شش گروه بازار: توليد ، مديريت زنجيره تامين‌، فناوري اطلاعات، منابع انساني و فرآيندهاي درون سازمان گرد آوري شده، به عنوان ورودي‌هاي مسئله اندازه گيري، در نظر گرفته شده اند . مقادير کمّي اين پارامترهاي چابکي ، توسط قوانين شرطي منطق فازي و به کمک متغيرهاي زباني، تجزيه و تحليل مي شوند و خروجي مورد نظر با تلفيق دانش متخصصان به کمک پايگاه قواعد فازي و استنتاج فازي به دست مي آيد سپس با فازي زدايي ، مقدار عددي هر يک از اجزاي اصلي چابکي و چابکي ادغامي کل سازمان محاسبه مي شود.

ادامه نوشته

مديريت استعداد در فرايندهاي توسعه منابع انساني

مديريت استعداد به عنوان سيستمي براي شناسايي، استخدام، پرورش، ارتقا و نگهداري افراد مستعد، با هدف بهينه كردن توان سازمان به منظور تحقق نتايج كسب و كار، تعريف شده است. با توجه به تعريف مديريت استعداد و در نظرگرفتن چرخه حيات كاركنان به عنوان مدلي براي يكپارچه‌سازي، مهمترين فرايندهاي توسعه منابع انساني، مي توان دريافت كه مباحث مرتبط به مديريت استعداد در تمامي فرايندهاي چرخه قابل استقرار و تسري است.

1.انتخاب و به كارگماري
انتخاب، مرحله‌اي است براي پذيرفتن يا رد تقاضاهاي مراجعان و متقاضيان كار، به گونه‌اي كه شايسته‌ترين، مناسب‌ترين و با استعدادترين آنها برگزيده و تعيين شوند. روشهاي متعددي براي انتخاب افراد مناسب وجود دارند. چند نمونه از بهترين اين روشها اشاره شده اند:


_ مصاحبه ساخت يافته
_ كانون ارزيابي
_ فرايند اجتماعي كردن

ادامه نوشته

توانمندسازی کارکنان دولت

به طور کلي آنچه که موضوع بحث ارزيابي عملکرد است شناخت جنبه‌هاي قوت و قابل بهبود (ضعف) سيستم‌ها و فرايندهاي سازمان و اصلاح آنهاست. استقرار نظام ارزيابي عملكرد سيستم‌ها در سازمان، بر كاركنان تأثير زيادي مي گذارد. توجه به اين بحث، به اين دليل كه منابع انساني هر سازمان، عامل بي جايگزين ايجاد برتري و قدرت در سازمان و جامعه است، اهميت شايان توجهي پيدا مي كند. در زير به مواردي از اين تأثيرات اشاره مي شود:
افزايش كارايي و اثر بخشي: ارزيابي عملكرد سيستم‌هاي سازمان سبب افزايش كارايي و اثر بخشي كاركنان و به تبع آن، بهره‌وري سازمان مي‌شود.
هدف گذاري: شناسايي اهداف و وظايف سازمان ، لازمه استقرار نظام ارزيابي عملكرد است. اگر کارکنان يک سازمان، خود را در دستيابي به اهداف آن سهيم بدانند، احساس تعهد ، تعلق و مسئوليت بيشتري نسبت به سازمان داشته، در اين راستا تلاش خواهند کرد. اين مسئله سبب رشد توانمندي و ارتقاي آنان خواهد شد.

ادامه نوشته

الگوي جامع تـوانمندسازي منـابع انـساني


 

چكيده

از آنجا كه منابع انساني باارزش‌ترين عامل توليد و مهمترين سرمايه و منبع اصلي مزيت رقابتي و ايجاد كننده قابليتهاي اساسي هر سازماني به شمار مي‌آيد، يكي از مؤثرترين راههاي دستيابي به مزيت رقابتي در شرايط فعلي‌، كارآمد تر كردن كاركنان سازمانها است.آنچه كه در راستاي توسعه منابع انساني اهميت دارد اين است كه بهبود منابع انساني تنها با آموزشهاي فني و تخصصي حاصل نمي شود، بلكه بايد از راههاي گوناگون به توسعه آموزش كاركنان پرداخت و اين مهم، جز با اعمال برنامه‌هاي راهبردي در قلمرو مديريت منابع انساني، امكان‌پذير نخواهد بود.
انسجام در برنامه‌هاي توسعه منابع انساني مستلزم توسعه برنامه‌هاي توانمندسازي كاركنان است كه مديريت منابع انساني نقش بسزايي در يكپارچه سازي و تلفيق اين برنامه‌ها براي ارائه الگوي مناسب توانمندسازي كاركنان ايفا مي‌كند.
به منظور دستيابي به اين هدف و كمك به محققان و مديران حوزه منابع انساني، در اين مقاله سعي شده است ضمن بررسي الگوهاي توانمندسازي، الگوي جامع توانمندسازي كاركنان ارائه گردد .

مقدمه
در جهان رقابتي امروزي ، يكي از ابزارهاي مهم براي ايجاد تحول و بقاي سازمان و رسيدن به هدفها و رسالتهاي موردنظر ، عنصر انسان است. در اين ميان آنچه مقوله تحول را حيات مي بخشد و بقاي سازمان را نيز تضمين مي كند، منابع انساني است .
كاميابي سازماني، به آميزه اي اثربخش از پول، مواد، ماشين و منابع انساني براي دستيابي به هدفهاي كوتاه مدت و بلندمدت بستگي دارد و به علت پيچيدگي‌، گوناگوني و يگانگي سازمانها ، زمينه هاي تخصصي بسياري پديد آمده‌اند، تا منافع بالقوه هر يك از اجزاي سازنده را به حداكثر برسانند.
واقعيت اين است كه اگر در سازمانها از وجود انسانهاي خلاق ، دانشگر، فرصت شناس و تبيين گر مسائل بي بهره باشيم ، بسياري از فرصتها و موقعيتها را از دست خواهيم داد . براي رسيدن به هدف جهاني شدن و يا حتي ماندن در اين سطح، پرورش و جايگزيني نيروهاي جديد به منظور ادامه راه رشد و ترقي الزامي است و آينده صنعت متعلق به كساني است كه براي آن برنامه و هدف دارند .

. . . . . . .

ادامه نوشته

جذب استعداد در يک بازار رقابتي


چکيده: امروزه پرسش اساسي و مستمر بسياري از سازمانها ، مبتني بر اين موضوع است که در حال حاضر و آينده، چه استراتژي‌هايي براي جذب استعدادها به منظور دستيابي به متقاضيان فعال و منفعل (که درپي تعريف شده است ) مورد نياز است ؟ چه روشها و اصولي براي استخدام، در سازمانهاي موفق وجود دارند که مي توانند به آنها در بهبود فرآيند برنامه ريزي جذب و استخدام کمک کنند ؟ اين مقاله به دنبال پاسخگويي به سئوالات فوق مي باشد.

تجربه اي از  Prostaff
استخدام موثر
امروزه در بازار استخدام، رقابت شديدي براي جذب استعدادهاي برتر وجود دارد . مهمترين موضوع اين است که اکثريت کانديداهاي بالقوه شما در حال حاضر، خود در جاي ديگري مشغول به کارهستند. اين موضوع استراتژي جذب را پيچيده مي‌کند،‌ زيرا سازمان نه تنها با کمبود نيروي کار در دسترس ( آماده‌) روبه‌رو است بلکه در برخي از صنايع، امکان استخدام کانديداهايي با کيفيت بالا با روشها وسيستم هاي سنتي امکان پذير نيست.
منابع و تکنيکهاي استخدام، بر حسب نياز به متقاضيان فعال و منفعل، متفاوت است. بهترين روشها براي دسترسي به متقاضيان منفعل از راه معرفها،‌ کاووش پايگاه داده‌ها ، سايتهاي اينترنتي، انجمن‌ها و شبکه هاي محلي است. همچنين روشهاي دسترسي به متقاضيان فعال، فهرست متقاضيان جوياي کار، ‌چاپ آگهي‌، برپايي نمايشگاه ،‌ سايتهاي مشاغل و جستجو در پايگاه شرح حال است . در هر حال براي دسترسي به متقاضيان فعال و منفعل، نياز به برنامه ريزي است .

متقاضيان فعال در برابر منفعل
تفاوت چيست ؟
متقاضيان منفعل، افرادي با عملکرد ويژه هستند که جزئي از مزيت رقابتي سازمان به شمار مي روند . آنها به طور معمول ‌علاقه اي به صرف زمان زياد، براي يافتن موقعيت هاي شغلي جديد ندارند. پس علاوه بر صرف زمان زياد براي استخدام اين افراد ،‌ تفاوت عمده ديگر اين گروه با متقاضيان فعال در ايجاد ضرورت براي سازمانها براي برآوردن انتظارهاي آنها از نظر مزايا و فرهنگ سازماني است. سازمانها بايد شرايط و موقعيت هايي را ايجاد کنند که انگيزه لازم براي متقاضيان منفعل را فراهم سازند، تا انتخاب ايده آل آنها باشند .
متقاضيان فعال، ساده تر پيدا مي شوند و خودشان به طور مستقيم‌ براي پستهاي سازماني مورد نظر درخواست مي دهند . زمان براي جذب آنها کوتاه بوده، به طور معمول‌ براي انجام مصاحبه و فرايندهاي ارزيابي کاملاً مشتاق هستند . در اين روش، داوطلبان به راحتي توانايي ها و شايستگي‌هاي خود را در اختيار شما قرار مي‌دهند .
باوجود اينکه استفاده از منابع استخدام و فرايندهاي گزينش سنتي که هدف آن جذب متقاضيان فعال مي باشد ، ساده تر است ، اما اين روش هميشه نمي تواند بهترين استراتژي باشد . بنظر مي رسد شرکتها در فرايند استخدام، نيازمند به رويکردي با تاکتيکهاي ترکيبي از روشهاي جذب متقاضيان فعال و منفعل هستند .


تدوين يک طرح برنامه استخدام
پايه و اساس لازم براي جذب استعدادها،‌ تدوين يک طرح است . هدفهاي شما چيست ؟ چه نيازهايي براي سال آينده داريد ؟
گردش مالي و محدوديتهاي موجود چگونه نياز شما را به منابع و نيز شناسايي و جذب متقاضيان در دوازده ماه آينده را زير تاثير قرار مي دهد ؟
در همين راستا شما بايد بازار نيروي کار فعلي ،‌رقابت براي جذب استعدادها‌،‌ مجموعه مهارتهاي ويژه مورد نياز و متقاضيان در دسترس را در نظر بگيريد‌. بعد از تعريف شفاف هدفها، مي توانيد منابع خوبي که شما را به بهترين متقاضيان در مناسب ترين زمان مي رساند ،‌ شناسايي و تعيين کنيد .
سازمانهاي موفق، بين برنامه جذب و تمامي حوزه هاي مرتبط با آن ، تعامل شفاف برقرار مي کنند . آنها اطمينان مي‌يابند که تمام ارتباطات شفاف و هماهنگ هستند‌، ‌رويکردهاي گوناگوني براي هر يک از هدفهاي تعريف شده ، روشهاي پيگيري مناسبي براي هر مرحله تعيين گرديده ، برنامه زمان‌بندي براي اجرا، تدوين شده و در هر گام، پاسخگويي هاي لازم صورت مي پذيرد .


انجمنها و شبکه ها
سازمانهاي موفق در جذب، مي دانند که دسترسي به گروه هاي شبکه محلي ، به اندازه شرکتهاي فعال در جذب مفيد و کارا هستند . براي تعامل با انجمنهاي ويژه صنعتي ، بايد يکي از اعضاي انجمنها باشيد.


برنامه معرفها
با ايجاد و توسعه برنامه معرفها ، شبکه استخدام سازمان خود را گسترش داده، امکان دسترسي به کانديداهاي منفعل ارزشمند را مهيا سازيد .
در برنامه معرفها، با ايجاد محرکها و مشوقهاي ارزشمند ،‌ کارکنان را تشويق به تسهيم فرصتهاي شغلي کنيد . به عبارت ديگر با اين برنامه، شرايط لازم براي معرفي متقاضيان منفعل مشاغل، توسط ذينفعان سازمان، شامل: کارکنان ،‌ مشتريان‌،‌ فروشندگان و ... را فراهم سازيد .
اين برنامه انگيزشي مي تواند با توجه به تمايل کارکنان، طيف وسيعي از پاداشها از مرخصي تشويقي تا پاداشهاي نقدي را، در برگيرد .


برنامه هاي نگهداشت
با ارائه تجربه‌هاي نگهداشت نيروي انساني سازمان خود در آگهي استخدام‌، متقاضيان جذب را تحريک کنيد . مزاياي غيرملموس شغل يا سازمان شما چيست‌؟ از يک سو، مزاياي سازمان خود را درنظر بگيريد و از سوي ديگر در زميـنه محرکهاي توسعه شغلي، فرصتهاي داوطلب، تکنولوژي و مربيگري به عنوان مزاياي بالقوه براي متقاضيان منفعل،‌ بينديشيد .


توازن يافتن
به منظور پياده سازي يک استراتژي موفق جذب ،‌درک اين موضوع که چه کسي را نياز داريد جذب کنيد و همچنين داشتن يک برنامه به منظور افزودن متقاضيان به فهرست استخدام خود ، ‌الزامي است . ممکن است اين الزامات به سادگي برنامه هاي استخدام موجود شما را متحول سازند .
هر چند ، پيچيدگي فرايند جذب استعدادها مي تواند بسيار طاقت فرسا و ملالت بار باشد، اما يافتن شرکتهاي ارائه دهنده خدمات حرفه اي در زمينه کارکنان و ايجاد شراکتهاي استراتژيک مي تواند رويکردي براي به کارگيري استراتژيهاي موفق جذب استعدادها در برنامه هاي استخدامي و پياده سازي فرايندهاي مرتبط باشد .آيا شما انتظار داريد براي نيازهاي استخدام آينده خود ،‌ منابع کافي در دسترس داشته باشيد ؟ آيا فرايند استخدام فعلي، به صورت موفقي شما را به متقاضيان فعال و منفعل مي‌رساند ؟ همين امروز زماني را اختصاص دهيد تا اطمينان يابيد که يک طرح مناسب و درست براي جذب و ارتباط مستمر با مت
قاضيان
مورد نياز خود در آينده داريد .

مولف/مترجم: مرجان معالي تفتي

سال انتشار(ميلادي): 2008
منبع: ماهنامه تدبير-سال نوزدهم-شماره 198

از مديريت كاركنان تا مديريت منابع انساني

براي دهها سال ، اجراي وظايف انتخاب ، آموزش و جبران خدمت كاركنان ، وظايف اصلي حوزه‌اي به نام مديريت كاركنان بود ؛ اين وظايف بدون توجه به اينكه چگونه به يكديگر مرتبط هستند انجام مي‌شدند . اما اكنون حوزه‌اي به نام مديريت منابع انساني مطرح شده است ؛ مديريت منابع انساني آنطور كه در حال حاضر درك مي‌شود ، به‌جاي رد يا حذف ، تعميمي از نيازمندهاي سنتي اداره اثربخش كاركنان است . در اين حوزه درك مناسبي از رفتار بشري و مهارت استفاده از اين درك و بينش نياز است . همچنين داشتن دانش و درك از وظايف مختلف كاركنان و آگاهي از شرايط محيطي ضروري است . (شرمان ، بوهلندر و چرودن ،1988)

مديريت منابع انساني در دهه 1980 ظهور كرد و توسط طرفداران آن به عنوان فصل جديدي در مديريت نيروي انساني تكامل يافت . اكنون اين توافق وجود دارد كه مديريت منابع انساني جايگزين مديريت كاركنان نمي‌شود بلكه به فرايندهاي مديريت كاركنان از منظر متفاوتي مي‌نگرد . همچنين فلسفه‌هاي اصلي آن تا حد قابل ملاحظه‌اي متفاوت از مفاهيم سنتي مديريت كاركنان است . با اين همه برخي از رويكردهاي خاص مديريت كاركنان و روابط كاركنان مي‌توانند تحت عنوان رويكردهاي مديريت منابع انساني توصيف شوند زيرا در راستاي فلسفه اساسي مديريت منابع انساني هستند (آرمسترانگ ،1993) .

مديريت منابع انساني رويكردي جامع به مديريت استراتژيك منابع كليدي سازمان يعني منابع انساني است . مديريت منابع انساني نه تنها رويكردي از روي سودآوري به مديريت كاركنان است بلكه رويكردي ويژه به روابط كاركنان با تاكيد بر تعهد و دو طرفه بودن ارتباط دارد (آرمسترانگ ،1993) .

. . . . . . . . . . .

ادامه نوشته

مدل های نوین ارزیابی عملكرد سازمانی

مدیریت عملكرد سازمانی به یكی از موضوعهای مورد توجه و جذاب تبدیل شده است و این تمایل هم در زمینه‌های تحقیقاتی و هم در زمینه های كاربردی به بروز نوآوریهای بسیاری منجر شده است.

در دو دهه اخیر ، مدیریت عملكرد سازمانی به یكی از موضوعهای مورد توجه و جذاب تبدیل شده است و این تمایل هم در زمینه‌های تحقیقاتی و هم در زمینه های كاربردی به بروز نوآوریهای بسیاری منجر شده است . لذا در این مقاله پس از تعریف ارزیابی عملكرد سازمانی و دلایل آن، برخی چارچوبها و متدهای نوین در این زمینه را معرفی كرده و نقاط قوت و ضعف هر یك را بیان خواهیم كرد.

موضوع ارزیابی عملكرد یكی از مباحث گسترده ای است كه دامنه وسیعی از رشته ها و صاحب نظران بر آن اثرگذار بوده اند و گزارشها و مقالات جدیدی درباره آن نوشته شده است. به علاوه بازار نرم افزارهای كاربردی در این زمینه نیز رشد بسیاری كرده است(۷). اما با وجود مدل ها و چارچوبهای فراوان در این زمینه برخی مدل های مفهومی، محققان بیشترین اثر را بر روی شكل دهی این زمینه خاص داشته اند كه در این مقاله به معرفی برخی از این چارچوبها و نقاط قوت و ضعف هر یك خواهیم پرداخت. اما به منظور بررسی مدل های ارزیابی عملكرد ارائه تعریفی از آن ضروری است.

. . . .  ..  . .

ادامه نوشته

ارزشیابی عملکرد کارکنان

ارزشیابی عملکرد کارکنان در رابطه با نحوه ی انجام کار مشخص در یک دوره ی زمانی معین، در مقایسه با استاندارد انجام کار و همچنین استعداد و ظرفیتها بالفوه فرد به منظور برنامه ریزی در جهت به فعلیت در آوردن آنها.

- مرا حل ارزیابی عملکرد کارکنان:

- در مرحله ی اول باید هدف و منظور از ارزیابی عملکرد کارکنان معین شود.برای مثال، در سازمانی هدف اولیه از ارزیابی عملکرد تعیین نیازهای آموزشی کارکنان باشد و در سازمانی دیگر سنجش شایستگی افراد برای اتخاذ تصمیماتی درباره ی افزایش پرداختها یا ترفیع مقام.

-در مرحله ی دوم، باید برای کارکنان کاملاً روشن نمود که در واگذاری کارها و وظایف چه انتظاری از آنها می رود .در این مرحله شاخصه ها و استاندارد های ارزیابی عملکرد به اطلاع افراد رسانده می شود.

- در مرحله ی سوم عملکرد واقعی فرد در شغل اندازه گیری میشود.

 

-این عملکرد ( آنجه انجام گرفته ) با استانداردهای عملکرد (آنچه باید انجام گرفت ) مقایسه می گردد.

-نتایج حاصل از این مقایسه را با فرد در میان گذاشته و تصمیمات مقتضی اتخاذ می گردد. . . .  .

ادامه نوشته

مهندسي مجدد چيست ؟

هر سازمان و يا شركت ، يك نهاد اجتماعي است كه مبتني بر هدف بوده و داراي سيستمهاي فعال و هماهنگ است و با محيط خارجي ارتباط دارد . در گذشته ، هنگامي كه محيط نسبتا باثبات بود بيشتر سازمانها براي بهره‌برداري از فرصتهاي پيش‌آمده به تغييرات تدريجي و اندك اكتفا مي‌كردند ؛ اما با گذشت زمان ، در سراسر دنيا سازمانها دريافته‌اند كه تنها تغييرات تدريجي راهگشاي مشكلات كنوني آنان نيست و گاهي براي بقاي سازمان لازم است تغييراتي به صورتي اساسي و زيربنايي در سازمان ايجاد شود . امروزه در سراسر دنيا اين تغييرات انقلابي را با نام مهندسي مجدد مي شناسند ؛ مهندسي مجدد (BPR) روندي است كه در آن وظيفه‌هاي فعلي سازمان جاي خود را با فرايندهاي اصلي كسب‌وكار عوض كرده و بنابراين ، سازمان از حالت وظيفه‌گرايي به سوي فرايند‌محوري حركت مي‌كند . همين امر موجب سرعت بخشيدن به روند كسب‌وكار و كاهش هزينه‌ها و درنتيجه رقابتي‌تر شدن سازمان مي‌گردد .

‌مهندسي‌ مجدد يعني‌ آغازي‌ دوباره ، فرصتي‌ ديگر براي‌ بازسازي‌ فرايندها و دوباره‌سازي‌ روشهاي‌ كار . مهندسي‌ دوباره‌ به‌معناي‌ كنار گذاشتن‌ بخش‌ بزرگي‌ از دانش‌ و يافته‌هاي‌ صدسال‌ اخير مديريت‌ صنعتي‌ و شكستن‌ فرضيات‌ و قواعد قبول‌‌شده‌ داخل‌ سازمان است . در اين‌ رويكرد ، روش‌ انجام‌ كار در دوره‌ توليد انبوه و عنوانهاي‌ كهن‌ و ترتيبات‌ سازماني‌ گذشته‌ همچون بخش‌بندي‌ اداره ، شرح‌ وظايف ، و استانداردسازي از اهميت‌ مي‌افتند ؛ آنها ساخته‌ دوره‌اي‌ هستند كه‌ ديگر سپري‌ شده‌ است .‌اساس‌ مهندسي‌ مجدد بر بررسيهاي‌ مرحله‌اي‌ و حذف‌ مقررات‌ كهنه‌ و تصورات‌ بنياديني‌ استوار است‌ كه‌ زمينه‌ساز عملكرد كسب‌وكار كنوني‌اند . اكثر شركتها انباشته‌ از مقررات‌ نانوشته‌اي‌ هستند كه‌ از دهه‌هاي‌ پيشين‌ بر‌جا مانده‌اند . اين‌ مقررات‌ بر پايه‌ فرضهايي‌ درباره‌ فناوري ، كارمندان و اهداف سازمان‌ به‌‌وجود آمده‌اند كه‌ ديگر كاربردي‌ ندارند ؛ تا هنگامي‌ كه‌ اين‌ شركتها اينگونه‌ مقررات‌ را از سر خود باز نكنند هرگونه‌ بازسازي‌ و نوسازي‌ بي‌تاثير بوده‌ و همانند گردگيري‌ ميز و صندليها در ساختمانهاي‌ ويرانه‌ خواهد بود . . .  .  ..

ادامه نوشته

تجزیه و تحلیل شغل

تجزیه و تحلیل شغل، شرح خلاصه وظایف و مسئولیتهای شغل، رابطه آن شغل با مشاغل دیگر، دانش و مهارتهای لازم برای انجام دادن آن، و شرایط کار است.

هنگام تجزیه و تحلیل شغل باید توجه داشت که شغل را آنچنان که انجام می شود گزارش کرد، نه آنچنان که در گذشته انجام می شده یا آنچنان که باید انجام شود، یا آنچنان که در سازمانها و مؤسسات مشابه دیگر انجام می شود.

مطالعه و بررسی اینکه شغل چگونه باید انجام گیرد، معمولاً بعد از تجزیه و تحلیل شغل صورت می پذیرد و وظیفه ای است که بر عهده متخصصان روش سنجی یا مهندسان صنایع است.

 مراحل تجزیه و تحلیل شغل

1-  بررسی کلی سازمان- کل سازمان بررسی می گردد تا معتوم شود مشاغل فعلی با بافت و اهداف کلی آن هماهنگی و مطابقت دارد یا خیر.

2-    تعیین منظور از تجزیه و تحلیل شغل و موارد استفاده آن

3-    انتخاب مشاغل بطور نمونه

4-    جمع آوری اطلاعات در باره هر شغل و خصوصیاتی که شاغل آن باید دارا باشد تا بتواند از عهده کارش برآید.

5-    تنظیم شرح شغل

6-    تنظیم شرایط احراز شغل

7-  طراحی شغل- تنظیم وظایف و مسئولیتها در یک شغل یا گروهی از مشاغل وابسته به یکدیگر به نحوی است كه حداکثر بازدهی به دست آید و باعث رضایت، رشد و پیشرفت و در نهایت بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان شود . . . . .

ادامه نوشته

حفظ كاركنان توانمند، راهبرد اصلي مديران موفق

منابع انساني در سازمان‌هايي كه به دورانديشي شهره‌اند از جايگاه رفيعي برخوردار است. در انديشه مديران اين سازمانها، نيروي انساني، دارايي راهبردي سازمان محسوب مي‌شود و از اين رو، توجه مديريت را سخت به خود معطوف كرده است. ديدگاه مديران اين نوع سازمانها كه آينده را نيز از آن خود ساخته‌اند، نسبت به مخارج امور كاركنان، ديدگاه هزينه‌اي نيست، بلكه سرمايه‌اي و آن هم از نوع سرمايه‌گذاري راهبردي است. بنابراين مي‌توان انتظار داشت كاركنان اينگونه سازمانها براي حركتهاي خلاق و دانش محور پرورش يابند.

اين مقاله تلاش دارد كه با طرح برخي ديدگاه‌هاي «ماتسوشيتا»، بنيانگذار و رهبر برجسته صنايع الكترونيك ماتسوشيتا و «كيم‌وو چونگ» مدير شركت دوو، نگرش‌هايي در مورد راهبرد توسعه منابع انساني پيش روي مديران ايراني قرار دهد.

قبل از ورود به بحث لازم است نگاهي كوتاه به مفهوم راهبرد و توسعه در مقوله مديريت بيفكنيم. به اجماع و از روي مسامحه، به مجموعه تصميمات آينده‌ساز و حتي‌المقدور مانع از وقوع رويدادهاي نامطلوب آتي، راهبرد اطلاق مي‌گردد. به بياني ديگر راهبرد، مجموعه تصميماتي است كه اگر بدنه مديريتي سازمان به درستي آنها را اتخاذ نكند، براي دوره‌اي طولاني، آينده شركت با مخاطره مواجه مي‌شود، به طوري كه خروج از آن وضعيت اسفناك براي سازمان به سادگي مقدور نخواهد بود.

مفهوم توسعه در قلمرو مديريت منابع انساني به معني آموزش و پرورش همزمان منابع انساني است. مقصود از پرورش، آماده‌سازي پرسنل به گونه‌اي است كه سازمان را جزيي از وجود خود تلقي كنند و با تمام وجود در خدمت سازمان باشند تا نتايج فرآيندهاي سازماني مبتني‌بر محصولات دلساخته، شود. يعني تظاهر به كار رنگ ببازد و فعاليت‌هاي واقعي جايگزين آنها شود.

با اين حال، راهبرد توسعه منابع انساني عبارت است از مجموعه تصميماتي كه در حوزه جذب كاركنان، كيفيت پرداخت‌ها، ترفيع كاركنان، كيفيت عملكرد و امور بازنشستگي بوسيله مديريت منابع انساني اتخاذ مي‌شود. سازماني داراي راهبرد توسعه منابع انساني است كه علاوه بر جذب بهترين كاركنان، قادر به حفظ آنها نيز باشد. مجله فورچون يكي از شاخص‌هاي ارزيابي عملكرد شركتها را، توانايي حفظ كاركنان توانمند مي‌داند.

ادامه نوشته

بررسي شيوه گزينش نيروي انساني در سازمان ها

چكيده

در اين مقاله روش گزينش استخدامي در ايران مورد بررسي قرار مي گيرد.

 
كليدواژه : آزمون ؛ استخدام ؛ گزينش ؛ آزمون هاي استخدامي ؛ پذيرش نيروي انساني

1- مقدمه

توانايي هاي انساني زمينه هاي بسيار متعدد و متنوعي را دربرمي گيرد که مي توان آنها را به توانايي هاي جسمي و ذهني تقسيم کرد. درست است که در انجام دادن بسياري از کارها توانايي هاي جسمي نيز وارد عمل مي شود ، در اينجا بيشتر توانايي هاي ذهني ، حسي و حرکتي مورد نظر است. براي ارزيابي يا سنجش توانايي هاي انساني از انواع مختلف آزمون ها استفاده مي شود و اين استفاده مي تواند در ارتباط با زمينه هاي مختلف باشد ، اما هدف از آزمون ها در زمينه شغلي چه مي تواند باشد؟ از آزمون ها کمک گرفته مي شود تا امکان سازگاري فرد با شغل آينده او را پيش بيني کنند و در سپردن دستگاه ها و وسايل کار به کارکنان و کارگران تفاوت هاي فردي را در نظر بگيرند و در مجموع افراد را طوري انتخاب کنند که بازده بيشتري داشته باشند.

2- آزمون های استخدامی : وضع موجود

آزمون هاي استخدامي که بيشتر در سازمان هاي دولتي يا خصوصي به شکل پذيرش نيروي جديد انساني در کشور ما برگزار مي شود ، به طور معمول پرسشهاي اين آزمون ها از چنين سرفصل هايي برخوردار هستند: ادبيات ، تاريخ و جغرافيا ، رياضي و فيزيک ، معارف و قرآن و زبان خارجه در برخي موارد سياسي ، اجتماعي و دسته بندي هاي ديگر که مرتبط با رشته هاي تحصيلي در مقاطع ليسانس و بالاتر متفاوت است و بستگي به نوع واحدهاي درسي آن رشته تحصيلي دارد و در برخي موارد نيز پرسشهايي درباره قانون کار نيز در آزمون ها مدنظر قرار مي گيرد.

پس از اجراي اين آزمون و انتخاب شرکت کنندگان برتر به دليل نمرات به دست آمده نوبت به مصاحبه حضوري مي رسد تا به نوعي رفتار ، واکنش ها ، مقدار صبر و حوصله و بينش سياسي و مذهبي ، قدرت تکلم و روابط عمومي فردي که در آزمون موفق بوده مورد ارزيابي قرار گيرد. گزينش افراد به اينجا نيز ختم نمي شود؛ چرا که تستها و معاينات پزشکي که از فرد به عمل مي آيد تا از سلامت کامل ايشان ، سازمان اطمينان حاصل کند و علاوه بر آن تحقيقات محلي که به وسيله واحد گزينش هر سازمان به طور محسوس در محل زندگي و تحصيل فرد و استعلام از آگاهي و نداشتن پيشينه قضايي قسمتي ديگر از مراحل گزينش را تشکيل مي دهد.

ادامه نوشته

اشتباهات مديران منابع انساني

1- مقدمه

نمي‌توان سنجيد اما نسنجيده عمل كرد. بسياري از مديران امروزه به دلايل متعدد دچار روزمر‌گي (مودا) شده و در نتيجه فعاليت‌هاي فاقد ارزش افزوده انجام مي‌دهند كه تكرار انجام آنها منجر به باورهاي غلط مي‌شود. اين مقاله سعي دارد مهمترين اشتباهات مديران منابع انساني و كاركنان را در رابطه با مديريت عملكرد بيان نمايد و د ر رابطه با پرهيز از اين اشتباهات رايج الگويي ارائه كند.

همزمان با گرايش سازمان‌ها به سوي رقابت، تكنولوژي و مديريت و ترقي اقتصاد نوين، فشار در جهت ايجاد لبه برنده طرح‌هاي استراتژيك براي سازمان‌ها افزايش مي‌يابد. اين طرح‌ها جهت اجرا نياز به روش فوق العاده‌اي دارند تا سازمان‌ها را در صدر رقابت ابقا نموده و به طور پيوسته براي سازمان، صاحبان سهام و تمامي ذينفعان ذيربط، ايجاد ارزش نمايند.

خوشبختانه سازمان‌ها در اين دهه يا حتي در اين چند سال اخير دست از خيالبافي برداشته و امروزه به طرقي در حال ايجاد ارزش مي‌باشند. وليكن در جاده منتهي به ارزش افزوده، با موانعي برخورد مي‌نمايند كه تا همين اواخر كسي حتي فكرش را هم نمي‌كرد. سهم قابل توجهي از اين موانع از پارادايم‌هاي ذهني مزمن، باورهاي غلط و گاه اشتباهات مديران نشأت مي‌گيرد. ذكر اين نكته ضروري است كه حتي بهترين فرآيند مديريت عملكرد طراحي شده، تنها زماني اثربخش خواهد بود كه متناسب با سبك رهبري، سبك مديريت، باورهاي مديران و كاركنان و فرهنگ سازمان ذيربط باشد. اين مقاله سعي دارد، تا بازگو نمايد كه چگونه فرآيند مديريت عملكرد با رويكردي نوين و كاربردي، سازمان را در جهت تشخيص مشكلات عملكردي و در نتيجه از ميان برداشتن موانع در قالب الگويي هفت عامله، حمايت مي‌كند. اين مقاله شامل چهار بخش است. در بخش اول ده اشتباه رايج مديران كه موجب اشتباه در ارزشيابي عملكرد مي‌شود مطرح مي‌گردد. در بخش دوم طي بررسي‌هاي به عمل آمده در دپارتمان‌هاي منابع انساني، به رايج‌ترين اشتباهات مديران منابع انساني اشاره خواهد شد. سپس در بخش سوم پيرامون بهبود عملكرد مواردي مطرح خواهند شد و نهايتاً در بخش چهارم جمع‌بندي و نتيجه‌گيري خواهيم كرد.

ادامه نوشته

وظایف و مسوولیت های مدیریت منابع انسانی

 انواع وظایف و مسوولیتهای مدیریت منابع انسانی

وظایف و مسوولیتهای مدیریت منابع انسانی، به دو قسمت و به شرح زیر تقسیم می‌گردند:

الف- وظایف و مسوولیتهای عمومی

ب- وظایف و مسوولیتهای اختصاصی

 

وظایف و مسوولیتهای عمومی

Ø       برنامه‌ریزی

Ø       سازماندهی

Ø       هدایت و رهبری

Ø       نظارت و کنترل

ادامه نوشته

چالش ها و مزاياي نيروهاي جوان کار

در شرايط کنوني جامعه ما نسل هاي مختلف نيروي کار در محيط هاي کاري توليدي، بازرگاني و خدماتي در کنار يکديگر به فعاليت مشغولند. بديهي است هر کدام از اين نسل ها گرايشها، ادراکات و ارزش هاي خاص خود را دارند که در پاره اي از موارد نيروهاي کاري قديمي تر را براي سازگاري با شرايط جديد به چالش مي کشد.

شايد  اولين مانعي که نيروهاي قديمي کار ومسن هنگام  ارتباط شغلي  با نيروهاي  جوان با آن مواجه مي شوند تصوير ذهني و ارزيابي است که از خودشان دارند. براي نسل هاي قديمي چه به صورت خودآگاه و چه ناخود آگاه پذيرش اين مساله که بايد از جواني که مافوق اوست اطاعت کند امري سخت و دشوار است.

والدين اين نسل به  آنان آموخته اند که ارشديت و احترام همراه افزايش سن ايجاد مي گردد  بنابراين بديهي است که پاسخگوئي  به سوال يک رئيس و سرپرست جوان براي آنها ناگوار و مخالف با الگوئي است که آنها آموخته اند.

برخي از آنها نه تنها از اينکه بايد به فردي که همسن فرزند آنان است جواب بدهند  خجالت کشيده و ناراحت مي شوند بلکه نمي دانند چگونه با سرپرست و يا همکاراني که از آنها خيلي جوانتر هستند ارتباط برقرارکنند، سرپرستان و همکاراني که حضورشان تنها باعث تشديد احساس انزوا در آنها مي شود .

مانع ديگر ي که از شکاف بين نسل ها نشات مي گيرد  اين است که اکثر نيرو هاي قديمي بر اين باورند که آنها داناي کل هستند و پاسخ همه سئوالات را مي دانند و بيشتر مايلند به افراد پايين تر از سن  خود دستور دهند تا از آنها دستور بگيرند.

  • مزاياي کار کردن با نسل جوان

علي رغم همه مشکلات و چالش هائي که نسل قديمي در نتيجه داشتن يک سرپرست و مسئول جوان با آن روبرو هستند، اين مسئله نيز حائز اهميت است که آنرا بپذيرد و  نحوه برخورد باچنين موضوعي را ياد بگيرد.

با توجه به اينکه بسياري از افراد بالاي 50 سال بنا به دلايل مختلف اقتصادي، اجتماعي و ساير ملاحظات هنوز  اشتغال به کار دارند و اين در حالي است که ميليون ها نفر از نسل هاي جديد نيز وارد بازار کار شده اند لذا احتمال داشتن يک سرپرست و مسئول جوان نيز براي شاغلين مسن  افزايش يافته است.

ادامه نوشته

چالش هاي سازمانهاي ايراني در مواجهه با نيروهاي دانشگر

چكيده

امروزه سازمانها شاهد ورود نيروهاي جديدي هستند كه خواسته ها و انتظارات متفاوتي با نسل هاي گذشته نيروهاي كار دارند. اين افراد با نگرش همه جانبه نسبت به موضوعات پيرامون سعي دارند تا با دانش و اندوخته خود سراغ راه حل منطقي مسائل و موضوعات سازماني بروند. نيروهاي دانشگاهي كه به سبب دستيابي اطلاعات و انگيزه فراوان براي كسب و به اشتراك گذاشتن اين اطلاعات دنبال پيشرفت و موفقيت در حرفه و تخصص خود هستند. بحث هاي فراواني كه امروزه به گوش مي رسد چالش ها و فراز و نشيب هايي است كه سازمانها با به خدمت گرفتن اين نيروها دچار آن مي شوند. سئوال اساسي اينست كه سازمانهاي ايراني در مواجه با اين نيروها بايد به چه آمادگي هايي دست يابند؟ چه شرايطي را براي ورود و فعاليت آنان فراهم كنند؟ متولي اصلي حفظ رضايت و تعهد اين كاركنان در سازمان(مديريت منابع انساني) بايد چه استراتژي هايي را در پيش بگيرد؟ براي پاسخ به اين سئوالات، در اين مقاله سعي شده است با بيان چالش هاي پيش روي سازمانها در مواجهه با اين نيروها، راهكارهايي در حوزه مديريت منابع انساني ارائه گردد.

 
كليدواژه : نيروهاي دانشگر ؛ مديريت نيروي دانشگر ؛ مديريت بر مديريت ناپذير ؛ مديريت منابع انساني نيرو هاي دانشگر ؛ Knowledge Worker

1- مقدمه

عصر تغييرات پرشتاب علمي و تكنولوژيكي سازمانها را بر آن داشته تا با كسب بهترين منابع و مديريت صحيح آن بتوانند به رقابت بپردازند. اگر در گذشته كسب ابزار و تكنولوژي مي توانست عامل مهمي در مزيت رقابتي به حساب آيد امروزه منابع اطلاعاتي و از همه مهمتر نيروهايي كه توان تبديل اين اطلاعات به ارزش افزوده را براي سازمانها داشته باشند از هر چيز با ارزش ديگري، بيشتر حائز اهميت هستند.

شايد واژه دانشگران (Knowledge Worker) كه اولين بار توسط پيتر دراكر در سال 1959 مطرح گرديد تاكنون اينچنين، استراتژي سازمانها را تحت تاثير قرار نداده است چرا كه امروزه اين واژه تمامي سازمانها را بر آن داشته كه براي ربودن گوي سبقت و بقا در عصر ديجيتال از هيچ كوششي دريغ نورزند.

دراكر دانشگران را افرادي توصيف كرد كه با پردازش اطلاعات موجود براي ايجاد اطلاعات جديد ارزش افزوده اي را براي سازمان پديد مي آورند كه مي توان به كمك آن به تعريف و حل مسائل پرداخت. با اين تعريف مي توان پي برد كه چرا سازمانها عمده تمركز خود را بر روي جذب و نگهداري نيروهاي دانشگر معطوف داشته اند. نيروهايي كه عليرغم ايجاد فضايي آكنده از دانش و پويايي براي سازمانها، چالش هاي متعددي را نيز فراروي آنها قرار داده اند به نحوي كه باعث بوجود آمدن مفاهيم نويني در عرصه مديريت منابع انساني شده اند.

2- تغيير ماهيت كار

آن چيزي كه در ارتباط با واژه كار مطرح است تغيير بسيار سريع آن از كار دستي به كار دانشي است (Drucker,1980). در سال 1920، تعداد كارگراني كه به كارهاي دستي مي پرداختند دو برابر كاركناني بود كه تلاش فكري را در پيشبرد كارها انجام مي دادند. اين در حالي است كه در سال 1956 طبق تحقيقات به عمل آمده تعداد كاركنان دفتري (يقه سفيد) بيشتر از كارگران (يقه آبي) بود (Naisbitt,1982).

در مطالعات اخير صورت گرفته تعداد نيروهاي دانشگر برآورد شده در صنايع فن آوري اطلاعات در حدود 72٪ (3٪ مديريتي، 15٪ كارهاي دفتري و 44٪ فني و تخصصي) و تعداد نيروهايي كه مستقيما درگير فعاليتهاي توليد بوده اند قريب 13٪ برآورد شده است. اين روال بيانگر آنست كه عمده سازمانها رويكرد جديدي را در قبال جذب و بكارگيري نيروهاي كار اتخاذ كرده اند (Nickols,2003). پيش بيني شده است از بين ۵/۱۹ ميليون شغلي که قرار است بين سالهاي ۲۰۰۸-۱۹۹۸ در آمريکا ايجاد شود، ۱/۱۹ ميليون در بخش خدمات باشد. بخشي كه عمده فعاليت هاي آن دانشي و با اتكا به نيروهاي دانشگر صورت مي گيرد. در بخش توليد نيز با ورود تكنولوژي اطلاعات به آن، بيش از گذشته به دانش و قابليتهاي انساني احساس نياز مي شود. بسياري از مشاغل صنعتي و کشاورزي در حال تبديل شدن به کارهاي دانشي هستند. در حال حاضر، بيش از ۶۰ درصد کليه کارگران آمريکا، کارگران دانشي بوده و از هر ۱۰ شغل جديد، ۸ شغل مربوط به بخشهاي اطلاعات محور است.

تفاوت اصلي ميان كارهاي دستي و دانشي در اينست كه كارهاي فكري و دانشي بر محور اطلاعات استوار است در حالي كه اصلي ترين عامل در انجام كارهاي دستي و فيزيكي ابزار و مواد در دسترس هستند. در واقع كارگران فيزيكي نيازي به دانش و مهارت زياد براي انجام كار ندارند زيرا مواد را از يك نفر گرفته و پس از انجام تغييرات مقتضي به ديگران انتقال مي دهند. اما در خصوص دانشگران مهمترين حالت انجام كار، پردازش داده هاي ورودي در اختيار كاركنان مي باشد كه بايد آن را به اطلاعات مطلوب و مناسب تبديل كنند.

در سازمانهاي يادگيرنده عصر حاضر، كارها به وسيله مغز انسانها صورت مي گيرند (Zand,1981). به عبارتي فرايند و نحوه انجام كارها تفاوت هاي اساسي با همديگر دارند و نوع رفتارهاي كاري كارگران كاملاً عمومي و مشخص است در حالي كه رفتارهاي كاري دانشگران ماهيت خصوصي و منحصر به فرد را داراست.

ادامه نوشته