چكيده
امروزه سازمانها شاهد ورود نيروهاي جديدي هستند كه خواسته ها و انتظارات متفاوتي با نسل هاي گذشته نيروهاي كار دارند. اين افراد با نگرش همه جانبه نسبت به موضوعات پيرامون سعي دارند تا با دانش و اندوخته خود سراغ راه حل منطقي مسائل و موضوعات سازماني بروند. نيروهاي دانشگاهي كه به سبب دستيابي اطلاعات و انگيزه فراوان براي كسب و به اشتراك گذاشتن اين اطلاعات دنبال پيشرفت و موفقيت در حرفه و تخصص خود هستند. بحث هاي فراواني كه امروزه به گوش مي رسد چالش ها و فراز و نشيب هايي است كه سازمانها با به خدمت گرفتن اين نيروها دچار آن مي شوند. سئوال اساسي اينست كه سازمانهاي ايراني در مواجه با اين نيروها بايد به چه آمادگي هايي دست يابند؟ چه شرايطي را براي ورود و فعاليت آنان فراهم كنند؟ متولي اصلي حفظ رضايت و تعهد اين كاركنان در سازمان(مديريت منابع انساني) بايد چه استراتژي هايي را در پيش بگيرد؟ براي پاسخ به اين سئوالات، در اين مقاله سعي شده است با بيان چالش هاي پيش روي سازمانها در مواجهه با اين نيروها، راهكارهايي در حوزه مديريت منابع انساني ارائه گردد.
كليدواژه : نيروهاي دانشگر ؛ مديريت نيروي دانشگر ؛ مديريت بر مديريت ناپذير ؛ مديريت منابع انساني نيرو هاي دانشگر ؛ Knowledge Worker
1- مقدمه
عصر تغييرات پرشتاب علمي و تكنولوژيكي سازمانها را بر آن داشته تا با كسب بهترين منابع و مديريت صحيح آن بتوانند به رقابت بپردازند. اگر در گذشته كسب ابزار و تكنولوژي مي توانست عامل مهمي در مزيت رقابتي به حساب آيد امروزه منابع اطلاعاتي و از همه مهمتر نيروهايي كه توان تبديل اين اطلاعات به ارزش افزوده را براي سازمانها داشته باشند از هر چيز با ارزش ديگري، بيشتر حائز اهميت هستند.
شايد واژه دانشگران (Knowledge Worker) كه اولين بار توسط پيتر دراكر در سال 1959 مطرح گرديد تاكنون اينچنين، استراتژي سازمانها را تحت تاثير قرار نداده است چرا كه امروزه اين واژه تمامي سازمانها را بر آن داشته كه براي ربودن گوي سبقت و بقا در عصر ديجيتال از هيچ كوششي دريغ نورزند.
دراكر دانشگران را افرادي توصيف كرد كه با پردازش اطلاعات موجود براي ايجاد اطلاعات جديد ارزش افزوده اي را براي سازمان پديد مي آورند كه مي توان به كمك آن به تعريف و حل مسائل پرداخت. با اين تعريف مي توان پي برد كه چرا سازمانها عمده تمركز خود را بر روي جذب و نگهداري نيروهاي دانشگر معطوف داشته اند. نيروهايي كه عليرغم ايجاد فضايي آكنده از دانش و پويايي براي سازمانها، چالش هاي متعددي را نيز فراروي آنها قرار داده اند به نحوي كه باعث بوجود آمدن مفاهيم نويني در عرصه مديريت منابع انساني شده اند.
2- تغيير ماهيت كار
آن چيزي كه در ارتباط با واژه كار مطرح است تغيير بسيار سريع آن از كار دستي به كار دانشي است (Drucker,1980). در سال 1920، تعداد كارگراني كه به كارهاي دستي مي پرداختند دو برابر كاركناني بود كه تلاش فكري را در پيشبرد كارها انجام مي دادند. اين در حالي است كه در سال 1956 طبق تحقيقات به عمل آمده تعداد كاركنان دفتري (يقه سفيد) بيشتر از كارگران (يقه آبي) بود (Naisbitt,1982).
در مطالعات اخير صورت گرفته تعداد نيروهاي دانشگر برآورد شده در صنايع فن آوري اطلاعات در حدود 72٪ (3٪ مديريتي، 15٪ كارهاي دفتري و 44٪ فني و تخصصي) و تعداد نيروهايي كه مستقيما درگير فعاليتهاي توليد بوده اند قريب 13٪ برآورد شده است. اين روال بيانگر آنست كه عمده سازمانها رويكرد جديدي را در قبال جذب و بكارگيري نيروهاي كار اتخاذ كرده اند (Nickols,2003). پيش بيني شده است از بين ۵/۱۹ ميليون شغلي که قرار است بين سالهاي ۲۰۰۸-۱۹۹۸ در آمريکا ايجاد شود، ۱/۱۹ ميليون در بخش خدمات باشد. بخشي كه عمده فعاليت هاي آن دانشي و با اتكا به نيروهاي دانشگر صورت مي گيرد. در بخش توليد نيز با ورود تكنولوژي اطلاعات به آن، بيش از گذشته به دانش و قابليتهاي انساني احساس نياز مي شود. بسياري از مشاغل صنعتي و کشاورزي در حال تبديل شدن به کارهاي دانشي هستند. در حال حاضر، بيش از ۶۰ درصد کليه کارگران آمريکا، کارگران دانشي بوده و از هر ۱۰ شغل جديد، ۸ شغل مربوط به بخشهاي اطلاعات محور است.
تفاوت اصلي ميان كارهاي دستي و دانشي در اينست كه كارهاي فكري و دانشي بر محور اطلاعات استوار است در حالي كه اصلي ترين عامل در انجام كارهاي دستي و فيزيكي ابزار و مواد در دسترس هستند. در واقع كارگران فيزيكي نيازي به دانش و مهارت زياد براي انجام كار ندارند زيرا مواد را از يك نفر گرفته و پس از انجام تغييرات مقتضي به ديگران انتقال مي دهند. اما در خصوص دانشگران مهمترين حالت انجام كار، پردازش داده هاي ورودي در اختيار كاركنان مي باشد كه بايد آن را به اطلاعات مطلوب و مناسب تبديل كنند.
در سازمانهاي يادگيرنده عصر حاضر، كارها به وسيله مغز انسانها صورت مي گيرند (Zand,1981). به عبارتي فرايند و نحوه انجام كارها تفاوت هاي اساسي با همديگر دارند و نوع رفتارهاي كاري كارگران كاملاً عمومي و مشخص است در حالي كه رفتارهاي كاري دانشگران ماهيت خصوصي و منحصر به فرد را داراست.