اَبَرشغل های آینده


چکیده: به‌تدریج که به ژرفای عصر اطلاعات و دانایی نزدیک می‌شویم و مشاغل سنتی از بین می‌روند، ما برای این‌که بتوانیم جای مناسبی در بازار کار بیابیم و در «اقتصادهای ابرانسانی» بهره‌ور باشیم، باید به سوی مهارتهایی برویم که قابل ماشینی‌شدن نباشند. در بسیاری از موارد، افراد به دنبال شغلهای موجود نخواهند رفت، بلکه آنها را با تعریف مسئله‌هایی که با مهارتهای ابرانسانی‌شان قابل حل باشد، ابداع خواهند کرد؛ مهارت‌هایی مانند اکتشاف، خلاقیت و تاثیرگذاری. سه حوزه‌کلیدی برای طراحی ابر‌شغلهای آینده (HYPER JOBS) عبارتند از: انرژی، دست‌کاری مواد و احیای انسان. در حوزه انرژی، بویژه ترویج اقتصاد بدون نفت و کسب‌وکار انرژی‌های جایگزین می‌تواند دستمایه‌ طراحی ابرشغلها باشد. به برکت پیشرفت علم و فناوری، هیچ‌یک از صنایع آینده از دستکاری مواد در امان نخواهند بود و این نیز به نوبه خود یعنی انبوهی از فرصتها برای طراحی ابرشغلها. گذشته از همه اینها، ما انسانیم و باید از کار و زندگی لذت ببریم و بنابراین، شادابی روانی یا بهبود آن نیز حوزه‌ وسیعی است که در آینده میزبان ابرشغلهای جدید خواهد بود. این ابرشغلها، افزایش شادابی روانی و حیات روحانی انسانها را نشانه خواهند گرفت و به انسانها کمک خواهند کرد تا توانمندیهای ابرانسانی‌شان را تقویت کنند. نوشتاری که پیش رو دارید، می‌کوشد با تبیین ویژگیهای ابرشغلها و حوزه‌های اصلی ظهور آنها، چهار اصل کلیدی طراحی ابرشغل‌ها را نیز برملا کند.

ادامه نوشته

رویکرد تی.ئی.ای.ام در ارزیابی عملکرد منابع انسانی

چکیده: ارزیابی اثربخش عملکرد منابع انسانی موضوعی است که فکر بسیاری از مدیران را به خود جلب کرده است. اغلب آنان به دنبال رویکرد یا راهکار عملی هستند از طریق آن بتوانند عملکرد کارکنان خود را بهبود بخشیده و زمینه های رشد و تعالی را فراهم ساخته و بر مزیتهای رقابتی خود بیفزایند. اثربخشی ارزیابی عملکرد به عواملی از قبیل دانش و شناخت مدیران نسبت به روشها و الگوهای ارزیابی عملکرد، حمایت همه جانبه آنان از برنامه های ارزیابی عملکرد، مشارکت دادن کارکنان در برنامه های ارزیابی، بررسی عینی و منصفانه عملکرد کارکنان، تدوین برنامه عملی برای ایجاد زمینه های بهبود عملکرد و زدودن عوامل استرس زا در ارزیابی بستگی دارد. یکی از رویکردهایی که می تواند به اجرای اثربخش برنامه های ارزیابی به مدیران کمک کند، رویکرد T.E.A.M است. این رویکرد دارای چهار مرحله فنی، بسط، ارزیابی و نگهداری است. در این مقاله سعی بر آن است به تبیین هریک از آنها و نکات کلیدی و موثر در برنامه ارزیابی پرداخته شود.


مقدمه
فشارهای محیطی - اجتماعی برای پاسخگویی سازمانها نسبت به عملکردشان، بیشتر از گذشته شده لزوم اجرای مدیریت عملکرد مسئله رایج سازمانها شده است . بدین سبب از رویکرد های متعددی برای ارزیابی عملکرد فرد، گروه و سازمان استفاده می کنند . مدیران سازمانها عموماًً در مورد عملکرد و رفتار های شغلی کارکنان اظهار نظر می کنند . به همین دلیل ارزیابی عملکرد کارکنان بخشی از شغل مدیریت است . وجود نظام ارزیابی عملکرد متناسب با ساختار، فرهنگ و جو سازمانی به منظور توسعه و بهبود عملکرد کارکنان، یک ضرورت است، و اثربخشی آن نیز مستلزم به‌کارگیری قواعدی است که در این مقاله، در قالب رویکرد T.E.A.M تشریح شده است .

ادامه نوشته

هوش فرهنگی؛ نیاز مدیران در قرن تنوع

 چکیده: در میان مهارتهای مورد نیاز قرن 21 ، توانایی تطبیق مستمر با افرادی از فرهنگهای مختلف و توانایی اداره ارتباطات بین فرهنگی حائز اهمیت است. محیط کار جهانی، نیاز به افرادی دارد که به فرهنگهای مختلف آشنا باشند و بتوانند با افراد سایر فرهنگها ارتباط مناسب برقرار کنند. برای این منظور، افراد نیاز به هوش فرهنگی دارند. توانایی فرد برای تطبیق با ارزشها، سنتها و آداب و رسوم متفاوت از آنچه به آنها عادت کرده است و کار کردن در یک محیط متفاوت فرهنگی، معرف هوش فرهنگی است. هوش فرهنگی، منبع بالقوه ای برای ایجاد مزیت رقابتی است.


مقدمه
محیطهای کاری در سرتاسر جهان بسیار متنوع شده اند و این امر به خصوص درباره کشورهای توسعه یافته بیشتر صدق می کند. در کنار تغییرات علوم و فناوری و انتقال دانش، فرایندهای طراحی، تولید و توزیع در قرن حاضر نهایت تنوع را پیدا کرده اند.مثلاً طراحی محصول ممکن است در آلمان، تامین مالی از ژاپن، هدایت برنامه ها توسط ایالات متحده، کارهای دفتری در بلغارستان، کار تولیدی در چین و توزیع ممکن است در سرتاسر جهان صورت بگیرد. در نتیجه مدیران با محیطهای داخلی و خارجی بسیار متنوعی در سازمانهای خود روبه رو هستند(1).

ادامه نوشته

نقش سرمایه اجتماعی در بهره وری نیروی کار

چکیده: ابهام مفهومی، تعاریف چندگانه دارد و فقدان اطلاعات لازم در زمینه سرمایه اجتماعی، مانعی بر سر راه تحقیقات نظری و عملی در مورد نقش سرمایه اجتماعی بوده است. سرمایه اجتماعی، از آن جا که مکمل سایر منابعی است که تحت کنترل افراد و سازمان ها می باشند، منبع مهمی برای افراد و سازمان به شمار می رود. ‏بسیاری از مطالعات به اثرات سرمایه اجتماعی در سطح یک شرکت یا صنعت بر عملکرد‏ پرداخته اند. اما مطالعات کمتری سرمایه اجتماعی را به بهره وری در سطح فردی مرتبط کرده اند. مطالعات محدود انجام شده در این زمینه، نشان‌دهنده تأثیر سرمایه اجتماعی بر کارآیی و بهره وری نیروی انسانی است. این تأثیر از راههای مختلفی امکان‌پذیر است. هزینه‌های پایین‌تر تعاملات، نرخ پایین‌تر جابه جایی افراد، تسهیم دانش و نوآوری و بهبود کیفیت محصولات، از جمله مواردی است که تأثیر سرمایه اجتماعی بر بهره وری را نشان می دهند. با این وجود، تأثیر دقیق سرمایه اجتماعی بر بهره‌وری قابل اندازه‌گیری نیست، زیرا هم سرمایه اجتماعی عوامل و متغیرهای بسیاری را شامل می‌شود که بسیاری از آنها کیفی هستند و اندازه‌گیریشان دشوار است و هم بهره‌وری متغیرهای زیاد را دربر می‌گیرد.  

ادامه نوشته

آنچه از مديريت بيشتر اهميت دارد

به نظر مي‌رسد که نوع جدیدی از آموزش مدیریتی برای‌ آينده مورد نیاز است. نوعی از آموزش که به آن «طراحی سازمان» گفته مي‌شود و مسلما فردی که از‌اين سیستم آموزشی فارغ‌التحصیل مي‌شود، نام «طراح سازمان» را خواهد گرفت.


بین یک «طراح سازمان» و یک «مدیر سازمانی»، تفاوت فراوانی وجود دارد. برای روشن‌تر شدن موضوع مثالی مي‌زنیم. مهمترین دو نفر در عملکرد موفق یک هواپیما را در نظر بگیرید. یکی از‌اين افراد، طراح هواپیما و دیگری خلبان آن است.
طراح هواپیما چیزی را به وجود مي‌آورد که یک خلبان عادی بتواند آن را به آسانی به حرکت در بیاورد. خوب، حال به نظر شما یک مدیر سازمانی چیزی بیشتر از یک خلبان عادی برای هواپیما است؟ یک مدیر برای اداره کردن یک سازمان در نظر گرفته مي‌شود، ولی معمولا کسی به صورت آگاهانه نقش طراح سازمانی را به عهده نمي‌گیرد.

ادامه نوشته

نظریه بازی (game theory)

طی چند دهه اخیر نظریه بازی ها از حیطه های مهم بررسی و تحقیق در اقتصاد و ریاضیات بوده که از کاربرد وسیع در زمینه های مختلف نیز بر خوردار شده است. متن حاضر تلاشی است برای معرفی این رشته و برخی از کار برد های آن. طبعآ نگارنده سعی نموده مطلب را به سادگی و اختصاز ارائه نموده تا قابل استفاده توسط مخاطبین وسیع تری قرار گیرد. این کار می تواند مقدمه ای برای ارائه مطالب تخصصی تر در زمینه های مختلف پژوهش و کار برد این زمینه مهم از علم اقتصاد باشد. 

طی چند دهه اخیر نظریه بازی ها از حیطه های مهم بررسی و تحقیق در اقتصاد و ریاضیات بوده که از کاربرد وسیع در زمینه های مختلف نیز بر خوردار شده است. متن حاضر تلاشی است برای معرفی این رشته و برخی از کار برد های آن. طبعآ نگارنده سعی نموده مطلب را به سادگی و اختصاز ارائه نموده تا قابل استفاده توسط مخاطبین وسیع تری قرار گیرد. این کار می تواند مقدمه ای برای ارائه مطالب تخصصی تر در زمینه های مختلف پژوهش و کار برد این زمینه مهم از علم اقتصاد باشد. 

ادامه نوشته

تبدیل سرمایه اجتماعی به سرمایه اقتصادی

پیرامون بازاریابی دهان به دهان
اگر آرایشگر شما هربار که یکی از دوستانتان را به او معرفی مي‌کنید 10 دلار به شما پرداخت کند، شما حتما وسوسه مي‌شوید تا به رفقایتان بگویید که او چه آرایشگر خارق العاده‌اي است. حتی ممکن است تلاش نمایید که دوستان جدیدی برای خود دست و پا کنید تا به او ارجاع دهید.


این روش هوشمندانه جلب مشتری یکی از حالت‌های بازاریابی دهان به دهان (شفاهی) است که اصطلاحا به عنوان یک روش ارجاعی شناخته شده است. هر چند چنین برنامه‌هایی برای چندین دهه است که از سوی سازمان‌های غیرانتفاعی همچون PBS مورد استفاده واقع شده‌اند، اما روش‌های ارجاع مشتری مشابهی نیز به شکلی فزاینده و در طیف وسیعی از صنایع از خدمات مالی و صنعت اتومبیل تا هتل‌ها و روزنامه‌ها محبوب شرکت‌ها بوده‌اند.
کریستوفر واندن بولت، یک پروفسور بازاریابی در وارتون‌، روش ارجاع به مشتری را به عنوان یک راهکار موثر برای جذابتر جلوه نمودن نزد مشتریان سطح بالا توصیف مي‌کند «این روش‌ها ‌ايده‌های قدیمي‌‌هستند که امروزه مجددا مطرح شده‌اند». وی خاطر نشان مي‌سازد: «ما اکنون شواهد محکمي مبني بر سودآوری مالی‌ اين روش‌ها در دست داریم.»

ادامه نوشته

پیشگویی با نظریه بازی‌ها!

پیشگویی با نظریه بازی‌ها!

 الگوهای کامپیوتری تعریف‌شده توسط استاد سیاست دانشگاه نیویورک نشان می‌دهد که می‌توان با استفاده از نظریه بازی‌ها، بازی‌های سیاسی جهان و قدم بعدی هر یک از بازیگران این صحنه را نیز با دقت بالایی پیش‌بینی کرد.

سانجیدا اوکانل: طالع‌بینی من می‌گوید این هفته بهترین فرصت برای جابجایی یا حداقل از این بی‌‌سر و سامانی نجات پیدا کردن است، بی‌معنی است؟ موافقم ولی می‌شود آرزو کنیم این مطمئن‌ترین راه برای پیش‌بینی آینده باشد؟

شاید هم همین‌طور باشد! بروس بونئو دمسکیتا، استاد سیاست دانشگاه نیویورک که هم‌زمان یک پیش‌گوی فوق‌العاده هم هست، معتقدست پاسخ این معما را می‌داند. او در کتاب تازه‌اش، الگوی کامپیوتری‌یی را شرح می‌دهد که مبتنی بر نظریه بازی‌هاست و می‌تواند آینده را با دقت قابل‌قبولی پیش‌بینی می‌کند.

ادامه نوشته

هوش هيجاني ابزاري نوين در مديريت بازار

چكيده

اين مقاله به موضوع هوش هيجاني و كاربرد آن در مديريت سازمان‌ها مي‌پردازد. هوش هيجاني تعريف شده و با هوش تحصيلي مقايسه مي‌شود. شرايط بروز هوش هيجاني و استعدادهاي فردي براي ايجاد هوش هيجاني تشريح مي‌شوند. سپس كاربرد هوش هيجاني در مديريت بازار بررسي مي‌شود. هم‌چنين به موضوع هوش بين فردي، اميد و خوش‌بيني و نقش آنها در مديريت بازار پرداخته مي‌شود.

 
1- مقدمه

مديريت و يا عامل انساني مهمترين دليل تحولاتي است كه امروز بشر در همه زمينه‌ها و به هر شكلي در جوامع گوناگون شاهد آن است. در واقع عامل انساني است كه تفاوت‌هاي فاحش امروز زندگي بشر با شرايط گذشته‌اش را رقم زده است. اگر اين عامل از زندگي روزمره حذف شود در واقع توسعه و پيشرفت از زندگي انسان حذف مي‌شود. براي تغيير و حركت بسوي شرايط بهتر علاوه بر عواملي چون سرمايه، مواد اوليه و غيره مهمترين و اصلي‌ترين عامل نيروي انساني است. در واقع ثروت و دارايي هر جامعه‌اي تنها و تنها نيروي انساني است. اين ديدگاه شايد افراطي بنظر برسد ولي واقعيت‌هاي پيشرو در جوامع گوناگون اين امر را ثابت مي‌كند. اگر يك جامعه را با همه امكانات مادي و ثروت‌هاي بيكران با جامعه‌اي كه از همه اين امكانات بي‌بهره است مقايسه كنيم و مشاهده كنيم كه جامعه فاقد ثروت از توان و قدرت بالاتري برخوردار است تنها عاملي كه اين مسئله را ايجاد كرده بايد عامل انساني باشد در زمينه امور اقتصادي و تجاري مانند همه ديگر بخش‌هاي اجتماعي عامل انساني مهم و حياتي است. مقاله حاضر نگاهي دارد به يكي از ديدگاه‌هاي جديد در زمينه مديريت تجاري.

ادامه نوشته

مقايسه چارچوبهای معماری سازمانی

چكيده

در عصري كه شتاب فزاينده تحولات و پيچيدگيها در تمام عرصه‌هاي زندگي و سيستمهاي اجتماعي، راه يافته است و فناوري اطلاعات سبب پيدايي الگوهاي نويني از كسب و كار و تعاملات اجتماعي شده است، سازمانها با چالشهاي جدي روبه‌رويند كه براي همگامي و يا رهبري در عصر تحول، به برنامه‌ريزي و بازنگري خود نياز دارند. در اين مقايسه سعي مي‌شود چارچوبهاي مختلف معماري سازمان از ابتداي پايه گذاري معرفي شده، سپس مقايسه و نقاط قوت و ضعف هر يك بيان ‌شود. همچنين انواع ساختار سازمانها معرفي مي‌شوند تا هر سازمان به فراخور شرايط و نوع فعاليت خود چهارچوب معماري خود را انتخاب كند .

مقدمه
در دهه اخير، فعاليتهاي فراواني در مورد معماري سازمان و نيز روشها و استانداردهاي پياده‌سازي آن در سطح دنيا صورت گرفته است، به گونه‌اي كه در حال حاضر اغلب كشورهاي دنيا، معماري سازماني را به عنوان روشي استاندارد در شناخت وضع موجود سازمان، ترسيم وضع مطلوب و نيز تدوين برنامه گذار از وضع موجود به وضع مطلوب، پذيرفته اند و در برخي كشورها نظير امريكا اين كار به صورت قانوني و اجباري درآمده است كه اين موارد سه مرحله عمده برنامه ريزي معماري اطلاعات، در يك سازمان يا دولت به شمار مي‌آيند. براساس نظرسنجي‌هاي جهاني كه توسط انستيتوي توسعه معماري سازماني (IFED) انجام شده است موقعيت ايران از رديف هفدهم در جهان در سال 2003 به رديف هشتم جهان در سال 2004 ارتقا پيدا كرد و در سال 2004 مقام نخست را در خاورميانه داشته است. (صمدي اوانسر، 1384) سال 2007 بيستمين سال معماري سازماني بود. در مدت اين بيست سال متدلوژيها و چهارچوبهاي مختلفي براي معماري سازمان به وجود آمده است كه از جمله آنها مي‌توان به زكمن (Zachman)، توگاف (TOGAF)، فدرال (FEA) و گارتنر (Gartner) اشاره كرد. دراين مقاله ابتدا تعريفي از معماري سازمان ارائه مي‌شود و متدلوژيهاي مختلف معماريهاي سازمان كه چهار متدلوژي عمده ياد شده‌اند معرفي مي‌شوند، سپس به تعريف انواع ساختارها به اختصار مي‌پردازيم. در ادامه مقايسه چهار چارچوب صورت مي‌پذيرد تا هر سازمان برحسب شرايط بتواند چارچوب مناسب را برگزيند.

1. معماري سازماني
معماري را، ساختاري بنيادين از سيستمها، اجزاء و ارتباطات دروني و بيروني و اصول حاكم بر طراحي و رشد آنها تعريف مي‌كنيم. سازمان در معماري سازماني، مي‌تواند شامل كل سازمان و يا بخشي متمايز در يك سازمان باشد. به طوركلي اصطلاح معماري سازماني (‌ENTERPRISE ARCHITECTURE) را مي‌توان چنين تعريف كرد: معماري سازماني عبارت است از يك نقشه سازماني كه ساختار ماموريت و اطلاعات مورد نياز سازمان و فناوريهاي لازم براي پشتيباني از آنها را تشريح كرده، فرايند گذار را براي پياده سازي اين فناوريها، تعريف مي‌كند. (جعفري و كلانتر، 1383)

ادامه نوشته

در باب لزوم اتخاذ رویکردهای جدید مدیریتی

 مدیران همچنان بدبين هستند

نویسنده: لوِل برایان و بیل‌هافمن*

منبع: Strategy Practice


همانطور که می‌دانیم این روزها هنوز اوضاع اقتصاد جهانی متشنج است. البته بازارهای مالی، دانشگاهیان و سیاستگذاران فکر می‌کنند که اقتصاد جهانی از خطر جسته، اما مدیران اجرایی خیلی مطمئن نیستند. ما در مطالعه خود نشان داده‌ایم که مدیران اجرایی حق دارند که به بهبودهایی که در اقتصاد مشاهده می‌شود، بدبین باشند. آن‌ها به درستی می‌دانند که کمپانی‌ها برای این که بتوانند دوام بیاورند باید رویکردهای مدیریتی جدیدی را اتخاذ کنند.


در اوایل سپتامبر، مک کینزی (یک شرکت معتبر در زمینه مشاوره مدیریتی) با بیش از 1600 مدیر اجرایی در اقصی نقاط جهان مصاحبه کرد و نظرشان را راجع به وضعیت اقتصاد پرسید. تنها بیست‌درصد از مدیران اعتقاد داشتند که در انتهای سال 2009 یک بهبود «نرمال» درکار خواهد بود. حدود 42درصد معتقد بودند که فعالیت اقتصادی در سال 2010 پررونق نخواهد بود و یک سوم هم معتقد بودند که احتمالا تا چند سال آینده با یک رشد جهانی ضعیف مواجهیم.
هفت‌درصد باقی مانده نیز فکر می‌کردند که ممکن است بعد از یک بهبود ناچیز رکود دوباره شدت بگیرد. . . . .

ادامه نوشته

5s چیست؟

 

5s

دوستان مطمئنا این مطلب در مورد 5s اگر کاملترین در بین صفحات فارسی اینترنت نباشد یکی از کاملترینهاست.کاری از مدیر ایرانی تقدیم به شما دوستداران علم و پیشرفت.

واژه 5s بیانگر پنج کلمه است که در انجام کارها در سازمان ، کارخانه و یا حتی در زندگی شخصی در منزل قابل اعمال میباشد. منشا 5s همانند خیلی از اصطلاحات و فنون امروزه از ژاپن است. این پنج واژه را در زبان ژاپنی و انگلیسی در ذیل میبینید:

            انگلیسی                                            ژاپنی

Seiri                                                 sort              

Seiton                                          set in order         

Seiso                                               shine             

Seiketsu                                        standardize         

Shitsuke                                            sustain           

ادامه نوشته

در نقد مرگ انديشي فلسفه هايدگر

مرگ بر عقل زنده باد مرگ

 

در فلسفه هايدگر از سويي پرسش هاي فلسفي اساسي مطرح مي شود که راه انديشيدن را در فلسفه وي باز مي گذارد و از سوي ديگر بعدي «ويرانگر» وجود دارد که همچون آتشي سوزان و پردامنه بخشي از عالم سياست را دربر مي گيرد. به طرزي که حيرت آدمي را برمي انگيزد، که چگونه فيلسوفي که به اساسي ترين مقولات فلسفي از جمله «هستي» و «وجود» پرداخته مبلغ انديشه يي ويرانگر نيز بوده است.

هايدگر در تفسير دازاين (تلقي وي از انسان در زبان فلسفي اش) به دازاين «متوسط» اشاره مي کند که متصل و متوسل به دوران خود است و از جهان نيز پس مي افتد. دازاين متوسط وي اشاره به «عوام» دارد. وي انسان ها را همچون افلاطون در طبقه بندي «عام» و «خاص» قرار مي دهد. همين ايده پايه ساز طبقه بندي اجتماعي مورد نظر او در قرن بيستم در آلمان دوره نازي است. پيشواي وي «آدولف هيتلر» و اطرافيانش قطعاً در جايگاه «چوپانان» و «خواص» جامعه قرار دارند و سايرين «گله وار» بايد از پيشوا پيروي کنند؛ ديدگاهي که اساساً شالوده توتاليتاريستي انديشه وي را شامل مي شود. از ديد هايدگر مرگ نيز به دو دسته «قابل ستايش» و «بي اهميت» تفکيک مي شود. مرگ سربازان آلماني (به سبب نژاد آريايي) براي وي همچون مرگ اسطوره هاي تاريخ قلمداد مي شد به طوري که در سخنراني هاي دانشگاه آن را حماسه گونه تفسير مي کرد و در کنار آن کشتار يهوديان و کمونيست ها از ديد وي مرگ «بي ارزش ها» بود و تا حدي بيهوده بوده است که ارزش آن را نداشته تا کلامي در مورد آن سخن بگويد و شايد سکوت وي بي سبب نبوده و از سر رضاي خاطر بوده است؛ کشتاري که براي رسيدن به اهداف مندرج در «وجود و زمان» وي که منطبق با مرامنامه «حزب ناسيونال سوسياليست آلمان» بود، قطعاً ضروري بوده است، ضديت وي با يهوديان و کمونيست ها (در کل مخالفان هيتلر) تا جايي پيش رفته بود که هوسرل (فيلسوف) پيوستن هايدگر به حزب نازي و ضديت وي با مخالفان نظام فاشيستي و موافقت وي با کشتار آنها را از تلخ ترين تجربيات زندگي اش مي دانست. هوسرل از اعتمادي که به هايدگر و شخصيت وي کرده بود ابراز پشيماني کرد.

. . . . . .
ادامه نوشته

مديريت دانش در سازمانهاي يادگيرنده

چكيده

دانش، موتور محركه توسعه دانايي محور بوده، توجه به آن نقش فزاينده‌اي در رشد سازمانها و جوامع خواهد داشت. براي ارائه تصويري از سازمانها و جوامعي كه بيشترين استفاده و بهره‌ را از دانش، در چرخه كامل آن مي‌برند از اصطلاحات سازمان فراگير (يادگيرنده) و در مقياس بزرگتر جامعه فراگير و ملت فراگير استفاده مي‌شود. سازمان ياد گيرنده يا فراگير يك الگوي تغيير يافته براي سازمانها و راهي نوين براي انديشيدن درباره سازمان، در عصر دانش است. يك سازمان يادگيرنده داراي كمترين سلسله مراتب اختيارها، پاداشي برابر در برابر عملكرد يكسان، فرهنگ مشترك و ساختاري انعطاف‌پذير و سازشكار است كه مي‌توان بدان وسيله از فرصتها استفاده كرد و بحرانها را از بين برد. سازمان ياد‌گيرنده، الگوي منحصر به فردي ندارد و به واقع نوعي نگرش يا فلسفه جديد درباره سازمانهاست كه نقشهاي اصلي را به عهده اعضاي سازمان مي‌گذارد.
مقدمه
در سالهاي اخير، سازمانها و شركتهاي مختلف، پيوستن به روند دانش را آغاز كرده اند و مفاهيم جديدي، مانند: كار دانشي، دانشكار (دانشگر)، مديريت دانش، و سازمانهاي دانشي، خبر از شدت يافتن اين روند مي دهند. پيتر دراكر، با به كارگيري اين واژگان، خبر از ايجاد نوع جديدي از سازمانها مي دهد كه در آنجا به جاي قدرت بازو، قدرت ذهن حاكميت دارد. بر اساس اين نظريه، در آينده جوامعي مي توانند انتظار توسعه و پيشرفت را داشته باشند كه از دانش بيشتري برخوردار باشند. به اين ترتيب برخورداري از منابع طبيعي نمي تواند به اندازه دانش، مهم باشد. سازمان دانشي به توانمندي هايي دست مي يابد كه قادر است از نيروي اندك، قدرتي عظيم بسازد (ابطحي و صلواتي، 1385: 3). اين‌گونه سازمانها با چالش هاي نويني روبه رو هستند. امروزه شرايط و فضاي رقابتي سازمانها بيش از پيش پيچيده و متغير شده است. اين فضا به سرعت در حال تغيير است به گونه اي كه براي بيشتر سازمانها، اين سرعت به مراتب بيش از سرعت پاسخگويي و توان تطبيق آنهاست. تغييــرهاي مستمر دانش نيز وضعيت عدم تعادل جديدي را براي سازمانها به وجود آورده است. جريان بي پايان دانش، بازارها را در حال تغيير مداوم قرار داده كه اين امر سازمانها را ملزم به تغييرهاي مستمر مي‌كند (مشبكي و زارعي، 1382: 39).

. . . . . .

ادامه نوشته

رهایی از پارادایم های کهنه

 

در سال 1968 کشور سوئيس به تنهايي 65 درصد از کل صنعت ساعت‌­سازي جهان را به خود اختصاص داده بود. با توليد انبوه ساعتهاي الکتريکي کوارتز توسط ژاپني‌ها آنها ابتدا همه چيز را ردّ کردند، اما در واقع تمام محصولات، اهميت، شهرت، اعتبار و تمامي ابداعات‌شان در معرض خطر قرار گرفت و اصول و پايه‌­هاي صنعت‌شان دستخوش دگرگوني بزرگي شد. به گونه‌اي كه در طي ده سال، سهم بازار آنها به ده درصد کاهش يافت و ژاپني‌ها در اين زمان سهم خود را از يك درصد، به سي درصد افزايش دادند. در نتيجه صنعتگران سوئيسي مجبور به اخراج پنجاه هزار نفر از 65000 نفر ساعت‌­ساز خبرة خود شدند.
پرسش: آيا ساعت­‌سازان سوئيسي افرادي احمق، نادان و يا کله شق بودند؟ آيا فقط سوئيسي­‌ها دچار اين اشتباه شده بودند؟ و يا در طول تاريخ بارها و بارها اين دگرگوني­‌ها رخ داده بود؟
بايد به ياد داشت که اين خطاها چگونه رخ مي­‌دهند، تا از تکرار آنها خودداري كنيم؟
واقعيت اين است که وقوع يک تغيير پارادايمي، باعث انحلال صنعت ساعت­‌سازي سوئيس شد.

چهار اصل کليدي در تغيير پارادايمها


در تغيير پارادايمها، چهار اصل کليدي وجود دارند که اساس تغيير هر پارادايمي بوده، دانستن آنها کمک مي­‌کند که قابليت کنار آمدن با تغييرات در ما افزايش يابد.
1. پيدايي پارادايمهاي جديد، پيش از اينکه بخواهيم و يا به آنها نياز داشته باشيم.
2. کسي که موفق مي‌­شود پارادايم شما را تغيير دهد، ممکن است که فرد بيروني باشد.
3. تلاش در جهت تغيير پارادايمها فقط براي استفاده از منافع آن نيست.
4. پارادايمهاي قديمي شما، نمي­‌گذارند پارادايمهاي جديد را ببينيد.

. . . . . .

ادامه نوشته

تغيير سازمانی از ديدگاه نظريه آشوب



 
چكيده
نظريه ها و الگوهاي سازمان و مديريت همچون بقيه رشته هاي دانش تحت تاثير پارادايمهاي علمي قرار دارند. دو پارادايم مهم يعني پارادايم نيوتني و پارادايم آشوب به طور جدي نظريه و الگوهاي سازماني را تحت تاثير خود قرار داده اند. در نظريه هاي ماشيني نظم، ثبات و پايداري و انعطاف ناپذيري جزء ويژگيهاي ذاتي سازمانها به حساب مي آيد. بنابر اين پس از تعريف ساختار، برنامه ها و تعيين رويه ها و روشها در سازمان، تغيير معنايي نخواهد داشت. در نظريه هاي ارگانيك، سازمان همچون ارگانيزم زنده، مريض و بيمار مي شود؛ بنابر اين براي بهبود آن بايد دست به تغيير زد. در اينجا تحت تاثير پارادايم نيوتني، تغييرات را مي توان مثل يك ماشين از قبل طرح‌ريزي كرد، نتايج آن را پيش بيني نمود و بدون كم و كاست به اجرا گذاشت و در اين ميان نقش محوري و تعيين كننده بر عهده رهبري تغيير است. نظريه سيستم هاي پيچيده و آشوب، اساس پارادايم ديگري است كه حوزة مديريت را نيز همچون ديگر حوزه هاي علمي تحت تأثيراصول خود قرار داده است. نظريه پيچيدگي براي مديران اين پيام راداردكه دوران مديريت ازطريق اهداف سلسله مراتبي ياازطريق منطق از پيش تعيين شده و كنترل هاي دقيق، به سر آمده است. در شرايط آشوب و بي نظمي، سيستم ها دائما بين جاذبه هاي مختلف در نوسان هستند(تعادل پويا) و گاه تغييركوچكي باعث بروز تغييرات وسيع و ريشه اي در سيستم مي شود. براي مديريت تغيير در سيستمهاي پيچيده و آشوبناك، روشهاي سنتي ديگر پاسخگو نيست و مديران بايد منطق تغيير در اين سيستم ها را بياموزند.



مقدمه
حدود500 سال قبل ازميلادمسيح ، هراكليوس فيلسوف يوناني اظهار داشت: «هيچ کس بيش از يک بار نمي تواند در يک رودخانه جاري شنا کند». اين نشان مي دهد از دير باز «تغيير» با چنين باريک بيني هايي مورد توجه بوده است. با اين وجود آدمي ثبات را دوست دارد، زيرا در تغيير ترس از ناشناخته ها نهفته است. دكارت طبيعت را مادة بي روحي مي دانست كه كل آن را مي توان با تحليل اجزايش شناخت. (شناخت استقرايي) از نظر نيوتن طبيعت ماشين خوش رفتاري است كه خداوند با قوانين معيني آن را به كار انداخته است كه اگر، آن قوانين راپيدا كنيم، قادر خواهيم بود آن را تحت اختيار خود درآوريم. در اين چارچوب، تغييرات، قابل پيش‌بيني، قابل محاسبه،قابل برنامه‌ريزي وپيشگيري بوده است. در پارادايم نيوتني، سازمان به مثابه ماشيني است كه با يك طرح دقيق از پيش تعريف شده و با استقرار انسانها(به عنوان اجزاي ماشين) در محلهاي تعيين شده، قادر است در مسيري كه براي آن پيش‌بيني شده است، حركت كند. اما تحولات شگرف درحوزه هاي مختلف شامل حوزه رقابت، توليد، تجارت و كسب و كار، دانش و آگاهي مشتريان، ساختار منابع توليد، دانش و فناوري و فنون و حذف مرزهاي سنتي سازمانها و جوامع و افزايش ارتباطات و تعاملات بين آنها منجر به ظهور پيچيدگيهايي شده است كه اداره و پاسخگويي به نيازهاي آن، بيرون از توان پارادايم نيوتني بود. نظريه سيستم‌هاي پيچيده و آشوب، اساس پارادايم ديگري است كه قدرت تبيين و توجيه شرايط جديد را دارد و حوزة مديريت را نيز همچون ديگر حوزه‌هاي علمي تحت تأثيراصول خود قرار داده است.
. . . . . .
ادامه نوشته

سرمايه‌هاي اجتماعي آرام‌آرام فراموش مي‌شوند

 

تضعيف هنجارهاي اخلاقي و اعتماد اجتماعي، يكي از مهم‌ترين آسيب‌هاي اجتماعي كشور است.

 نتيجه يك پژوهش نشان مي‌دهد كه 6/80‌درصد از مردم پول و‌ پارتي را براي احقاق حق خودشان ضروري مي‌دانند و تنها 3/8‌درصد مردم به اجراي مساوي قانون اعتقاد داشته‌اند. از اين نظر مي‌توان چنين برداشت كرد كه شاخص‌هايي چون اميد به آينده‌، قابل اعتماد بودن و يا منصف بودن افراد جامعه در وضعيت مطلوبي قرار ندارد.

رواج و رسميت يافتن دروغ در مناسبات فردي و اجتماعي، سوءظن، فردگرايي، تضعيف بنيان‌هاي اجتماع‌، تظاهر و ريا،  قانون گريزي‌، رابطه گرايي‌، عوام زدگي و عوام فريبي، تملق و گزافه گويي، نشانه‌هايي از بحران اخلاقي و نبود اعتماد در جامعه است.

اينها جملاتي است كه رئيس هيات امناي مؤسسه «رحمان» با استناد به نتايج يك پژوهش رسمي بر زبان ‌راند. او  كه مهم‌ترين دغدغه و نگراني‌هايش افزايش‌شاخص‌هاي آسيب‌هاي اجتماعي در كشور است، معتقد است اختلالات رواني و افسردگي در جامعه ايراني دومين رتبه بيماري‌ها را از نظر تحميل هزينه‌هاي بهداشتي،  رواني و اجتماعي و اقتصادي‌ دارد.

. . . . .

ادامه نوشته

تئوري بازي ها




تئوري بازي ها



 آچمز شده‌ام، آس رو کرد، بلوف مي زند و........اين جملات براي شما چه‌قدر آشنا هستند؟


حتما
مي دانيد که پيروزي در هر بازي تنها تابع ياري شانس نيست بلکه اصول وقوانين ويژه ي خود را دارد والبته هر بازيکن در طي بازي چه بداند وچه نداند سعي مي کند با به کارگيري آن اصول خود را به برد نزديک کند .وصد البته در اين ميان کسي پيروز ميدان خواهد بود که بيش از ديگران از ايناصول بهره گيرد.
شايد باور نکنيد که قواعد حاکم بر بازي بزرگ تر ها (!) هم کمابيش همان قواعد حاکم بر بازي هاي کودکان ومسابقات ورزشي است!!


رقابت
دو کشور براي دست يابي به انرژي هسته اي، سازوکار حاکم بر روابط بين دوکشور در حل يک مناقشه ي بين المللي، رقابت دو شرکت تجاري در بازار بورس کالا، و... همه وهمه از جمله بازي هايي هستند که بزرگ ترها (!!) تلاش مي کنند در آن به پيروزي برسند. دانشي که به مطالعه ي دقيق بازي ها مي پردازد تئوري بازي ها (Game Theory) نام دارد.


بازي هايي  که تئوري بازي ها آن ها را مطالعه مي کنند موجودات رياضي خوش تعريفي هستند .يک بازي شامل مجموعه اي از بازيکنان، مجموعه اي از حرکت ها يا راه بردها (Strategies) و نتيجه ي مشخصي براي هر ترکيب از راه بردها مي باشد.
نظريه ي بازي در واقع شاخه اي از رياضيات کاربردي است که در سياست، علوم اجتماعي، اقتصاد، زيست شناسي، علوم کامپيوترو حتا فلسفه کاربرد دارد.


نظريه ي بازي تلاش مي کند تا رفتار رياضي حاکم بر يک موقعيت استراتژيک (تضاد منافع) را مدل سازي کند.اين موقعيت زماني پديد مي آيد که موفقيت يک فرد وابسته به راه بردهايي است که ديگران انتخاب مي کنند.
هدف نهايي اين دانش يافتن راه برد بهينه براي بازيکنان است.

کاربردها


تئوري بازي ها در مطالعه ي طيف گسترده اي از موضوعات کاربرد دارد.اين نظريه در ابتدا براي درک مجموعه ي بزرگي از رفتارهاي اقتصادي به عنوان مثال نوسانات شاخص سهام در بورس اوراق بهادار وافت و خيز بهاي کالاها در بازار مصرف کنندگان ايجاد شد.
تحليل پديده هاي گوناگون اقتصادي وتجاري نظير پيروزي در يک مزايده، معامله، داد وستد، شرکت در يک مناقصه، و... از ديگر مواردي است  که تئوري بازي ها در آن نقش ايفا مي کند.


 

ادامه نوشته

مديريت دانش(ارائه يك الگوي جامع)

چكيده

 عدم اطمينان که نتيجه تغييرات مداوم در عوامل متشکله محيط است بسياري از سازمان ها و شرکت هاي حاضر در عرصه رقابت جهاني را بر آن داشته که رفتاري  متفاوت  با آنچه که تا به حال در تئوري هاي مديريت بيان شده است در پيش گيرند . بررسي عوامل به کار گرفته شده توسط شرکت هاي موفق در جهت اثربخش ماندن  در شرايط عدم اطمينان توجه مديران و صاحبنظران را به فرآيندي

 ( علمي) تحت عنوان مديريت دانش و الگو هاي پياده سازي آن جلب نموده است .

بايد توجه داشت که استقرار الگوي مبتني بر مديريت دانش مستلزم ادراک مفاهيم اساسي آن( داده، اطلاعات ، دانش ، مديريت دانش و خردمندي )،  ايجاد زير ساختهاي مناسب (شيوه جديد اداره کارکنان ، تغيير الگوهاي ارتباطي ، ايجاد فرهنگ سازماني مناسب و...) و توجه به عواملي که ممکن است موجب شکست اين پروسه شوند(عدم مطالعه کافي،عدم تداوم مديريت پروسه)  مي باشد.

پيشگفتار

 

درعصر حاضر تغيير در علم و فن آوري به قدري فزوني يافته كه بسياري از متفكرين بر اين عقيده شده اندكه شتاب در نوآوري محصولات و ايجاد دانش جديد از سرعت يادگيري بشر فراتر رفته است پس وي حتي اگر تمام زمان و نيروي در اختيار خود راهم صرف  يادگيري نمايد باز از علم  روزدنيا  عقب خواهدبود.                                                                                                

با وجود اين محيط پويا و متلاطم شركت هايي را مي توان يافت كه طي يك دوره زماني كوتاه طيف وسيعي از انواع محصولات و خدمات را مقارن با سلايق  بي شمار خريداران و با رقابت پذيري بالا روانه بازار نموده و روز به روز بر تعداد مشتريان خود مي افزايند،آنها نه تنها به فناوري‌هاي موجود كه لازمه بقاي سازمان است دسترسي دارند  بلكه تكنولوژي هايي را فراتر ازآنچه كه در محيط رقابت يافت مي شود و يا در ذهن مشتريان نقش بسته ولازمه برتري درتجارت است  ارائه مي دهند. به راستي راز موفقيت اينان چيست؟

. . . . . . . . . .  .

ادامه نوشته

مهندسي ارزش چيست ؟

الف - مهندسي ارزش چيست ؟

از ديدگاه انجمن مهندسي ارزش آمريكا مهندسي ارزش روشي سيستماتيك با تكنيكهاي مشخص است كه كاركرد محصول يا خدمات را شناسايي و براي آن كاركرد ، ارزش مالي ايجاد مي‌كند ؛ به نحوي كه آن كاركرد در كمترين هزينه با حفظ قابليت اطمينان و كيفيت مورد نظر انجام گيرد ؛ به بيان ديگر مي‌توان گفت كه مهندسي ارزش يك كوشش سازمان‌يافته براي تحليل عملكرد سيستمها ، تجهيزات ، خدمـــات و موسسات به منظور نيل به عملكرد واقعي با كمترين هزينه در طول عمر پروژه است كه سازگار با كيفيت و ايمني مورد نظر باشد . مهندسي ارزش يك روش بسيار مهم براي مصرف بهينه بودجه تخصيص داده شده است .

ارزش بسيار ساده و در عين‌حال بسيار پيچيده است . زيرا چيزيست كه مشتري طلب مي‌نمايد . ميلر و هايمان يك پند كليدي در اين باب ارائه نموده‌اند : هيچ كس يك محصول را خريداري نمي‌كند ! مشتريان هميشه كاري را مي‌خرند كه فكر مي‌كنند كالا براي آنها انجام خواهد داد ؛ به عبارت ديگر مردم به صداي با كيفيت اهميت مي‌دهند .

ب - تاريخچه مهندسي ارزش به چه زماني باز مي‌گردد ؟

. . . . . . .

ادامه نوشته

الگوبرداري (Benchmarking) چيست و پياده‌سازي آن چه مزايا و ضرورتهايي دارد ؟

در جهان امروز و در شرايط رقابتي بازار ، كيفيت محصول و بهره‌وري به عنوان دو عامل اساسي و مهم در حفظ و بقاي موسسات حرف اول را زده و آنهايي كه از بهره‏وري و كيفيت بالاتري برخوردار هستند در بازار حضور داشته و ماندگار خواهند ماند . ازين‌رو اطلاع مداوم از وضعيت بازار و كيفيت و كميت محصولات رقبا و همچنين سيستمها و روشهاي انجام كار آنها براي هر موسسه و شركت رقيب ضروري و اجتناب‌ناپذير است تا ضمن اينكه از مزيتها و ويژگيهاي برتر رقبا الگوبرداري مي‏كنند ، خود را به وضعيت بهتري نسبت به آنها برسانند . لذا تنها راهي كه سازمانها مي‏توانند خود را به سوي بهترينها و پيشرفت و توسعه هدايت كنند اين است كه چشمهايشان را در برابر رقبا و بهترين تجربيات جهاني در تمام زمينه‏هاي مورد نياز باز نگه دارند . بر اين اساس الگوبرداري (Benchmarking) روشي سيستماتيك است كه سازمانها بوسيله آن مي‌توانند فعاليتهاي خود را بر اساس بهترين صنعت يا سازمان اندازه‌گيري و اصلاح كنند ؛ اين روش با فراهم‌سازي چارچوبي براي سازمانها كه بوسيله آن فعاليتهاي بهترين سازمان مشخص گرديده است و تشخيص وجوه تمايز سازمان موجود با بهترين سازمان ، نشان مي‌دهد كه چگونه مي‌توان شكافهاي موجود را پر كرد . الگوبرداري در واقع ابزاري براي بهبود مستمر است و مي‌تواند توسط انواع سازمانهـــاي توليدي و خدماتي به كار گرفته شود .

ارزيابي مقايسه‌اي ، فرايند مستمر اندازه‌گيري و مقايسه فرايندهاي كاري در برابر فرايندهاي قابل مقايسه در سازمانهاي پيشرو با هدف كسب اطلاعاتي است كه سازمان موردنظر را كمك خواهد كرد تا بهبودها را شناسايي و اجرا كنند . الگوبرداري يك فرايند سيستماتيك و پيوسته از ارزيابي محصولات خدمات و روشهاست كه در مقايسه با رقباي اصلي و يا شركتهايي كه به عنوان پيشگام مطرح هستند انجام مي‌پذيرد و در واقع ابزاري موثر در دست مديران جهت بهبـــود فرايندهاي كاري است. الگوبرداري كه با نام الگوبرداري از بهترينها نيز معروف است با شناخت سازمان يا سازمانهايي به عنوان بهترين ، تكنيك‌هايي را معرفي مي‌كند كه مي‌توان با آن شكاف موجود بين يك سازمان تا سازمان پيشرو را پر كرد يا به حداقل رساند .

واژه Benchmarking قبل از اينكه در ادبيات مديريت مطرح شود ، در علوم مهندسي ساختمان و نقشه‏برداري به كار گرفته شده است . بدين معني كه Benchmarking شاخصي است كه ساير نقاط و موقعيتها ، خود را با آن مقايسه كرده و تطبيق مي‏دهند ؛ در دهه اخير بهره‌گيري اين واژه در مديريت و مهندسي نيز كاربرد يافته و تعاريف چندي از آن شده است كه همگي مفهوم مشتركي را مطرح مي‏كنند ؛ از جمله : . . . . . . . . .

ادامه نوشته

سازمانهاي يادگيرنده حائز چه ويژگيهايي مي‌باشند ؟

سازمانهاي يادگيرنده پديده‌هايي هستند كه با شروع دهه نود ميلادي مطرح شدند . علت پديدار شدن چنين سازمانهايي شرايط ، نظريه‌ها و تغيير و تحول در محيط‌هاي سازماني قبل از دهه مذكور بوده است به گونه‌اي كه تمام سازمانها تلاش گسترده‌اي را براي بقاي خود آغاز كرده بودند و براي آنكه بتوانند خود را در محيط پرتلاطم اطراف خود حفظ كنند مي‌بايست از قالب‌هاي غيرپويا خارج و به سمت سازمان يادگيرنده متحول شوند ؛ يعني در ساختار و اساس خود تغييرات عميقي ايجاد كنند .

سازمانها پيش از اين در محيطي پايدار به سر مي‌بردند و وقايع آينده تقريبا قابل پيش‌بيني بودند ، به طوري كه مديران مي‌توانستند در شرايط مطمئن برنامه‌ريزي كنند ؛ اما امروز محيط به شدت در حال تغيير است و تغييرات تكنولوژيك ، اقتصادي ، فرهنگي و سياسي به سرعت سازمان را تحت تاثير قرار مي‌دهند . در اين حالت ، مديران نياز دارند تا براي حفظ بقا ، سازمانها را با اين دگرگوني‌ها هماهنگ سازند و براي دستيابي به اين امر بايد به يادگيري به عنوان پديده‌اي ارزشمند بنگرند و بدينوسيله همواره خود را آماده پذيرش تغييرات كنند و كاركنان سازمان را نيز با دگرگوني‌ها همراه سازند . وقتي مديران باور داشته باشند كه تغييرات در سازمان ضروري است ، مي‌توانند مديريت تغيير را در سازمان خود بر عهده گيرند ؛ در مديريت تغيير لازم است: . . . . . . .

تفكر ناب چيست و چه اصولي دارد ؟

عرصه كنوني كسب و كار ، تصويري جديد از سازمان ارائه مي‌كند كه با اين نگرش جديد ، سازمان مجموعه‌اي از فرايندهايي است كه هدف آنها ايجاد ارزش براي مشتريست و مستلزم ايجاد ارزش براي مشتري ، آفرينش ارزش در خود سازمان است . برنامه سازماني كه مي خواهد رويكرد فوق را دنبال كند در وهله اول ورود به حوزه سيگماهاست و در مرحله بعد طي مراحل بهبود تا رسيدن به سطح شش‌سيگما(Six Sigma)  يعني 3.4 خطا در يك ميليون فرصت مي‌باشد . مفهوم بنيادي تفكر ناب ، در ريشه‌کن كردن اتلاف و آفرينش ارزش در سازمان نهفته است . تفکر ناب نگرشي است برای افزايش بهره‌وري و ارزش‌آفريني مستمر و حداقل کردن هزينه‌ها و اتلافات ؛ به اين ترتيب مي‌توان دروازه ورود به سرزمين سيگماها را رفع عيوب ، اتلافات و خطاهاي مشهود از طريق روشهاي سريع ، نظير مفاهيم و تكنيكهاي تفكر ناب(Lean Thinking)  دانست ؛ چرا كه براي افزايش نرخ سيگما نياز است افزايش نمايي در كاهش عيوب و اتلافات بوجود آيد .

تفكر ناب را مي‌توان در پنج اصل خلاصه نمود ؛ با درك دقيق اين اصول و سپس با تلاش براي گره زدن آنها به يكديگر ، مي‌توان ضمن بكارگيري كامل شيوه‌ها و فنون ناب به راهكاري پايدار در ناب‌سازي سازمان و فرايندهاي آن دست يافت . اين پنج اصل عبارتند از: 1- تعيين دقيق ارزش هر محصول معين (Value) .

2- شناسايي جريان ارزش محصول (Value Stream) .

3- ايجاد حركت بدون وقفه در اين ارزش (Flow) .

4- امكان دادن به مشتري تا بتواند اين ارزش را از توليد كننده بيرون بكشد (Pull ) .

5- تعقيب كمال (Perfection) . . . . . . . . .

ادامه نوشته

شش‌سيگما چيست ؟

سيگما يكي از حروف الفباي يوناني و در علم آمار از شاخصهاي مهم پراكندگي به نام انحراف معيار و در واقع مقياسي براي سنجش انحراف است ؛ سيگما بيانگر آن است كه يك فرايند چه اندازه از حالت مطلوب خود منحرف شده است ، لذا در واقع استعاره‌ايست براي دقت فوق‌العاده در كاهش هزينه‌هاي كيفيت . استعاره‌اي كه اهميت محاسبات دقيق در فرايند توليد و ارايه خدمات را مورد تاكيد قرار مي‌دهد . شش‌سيگما يعني رسيدن به سطحي از كيفيت توليدات و ارايه خدمات كه خطاي فرايندهاي كاري به ميزان 3.4 در يك ميليون موقعيت كاهش يابد ؛ اين در حاليست كه سطح كيفي سه‌سيگما كه طي دهه‌هاي گذشته مورد قبول بود ، اكنون به دلايل مختلف از جمله افزايش پيچيدگي و حساسيت تكنولوژي و نيز بالا رفتن انتظارات مشتريان ، سطحي قابل قبول به شمار نمي‌آيد .

شش‌سيگما يك استراتژي تحول سازماني است ؛ استراتژي تحولي شش‌سيگما ، سيستمي ‌است كه موجب توسعه و گسترش متدهاي مديريتي ، آماري و نهايتا حل مشكلات شده و به كمپاني امكان جهش و تحول را مي‌دهد . احراز كيفيت برتر و افزايش قابليت اعتماد در محصولات توليدشده و مونتاژشده نيازمند چارچوبي است كه به قابليتهاي سازمان در زمينه‌هاي مديريت ، كاربرد اطلاعات و تكنولوژي ، يكپارچگي ببخشد ؛ براي استفاده از اطلاعات ، وجود يك سري ابزارهاي آماري كه بتوان بوسيله آنها عملكرد فرايندها و توليدات را بهينه نمود ، بسيار ضروري است . در دنياي رقابتي امروز ، كيفيت خوب يك ويژگي تجملاتي نيست بلكه از ديدگاه توليدكنندگان و مصرف‌كنندگان يك نياز بنيادي است .  

صرفنظر از تعريفهاي متعدد كيفيت ، يك سري ويژگيهاي مشترك جهاني براي آن درنظر گرفته شده است كه عبارتند از : عملكرد دقيق ، حداقل تغيير و كمترين هزينه .

دانشمندان و مهندسيني كه به طور عمومي و كلي با مسائل برخورد مي‌كنند علاقمند به مورد اول ، آمارگران متمايل به مورد دوم و مديران تجاري دوستار مورد سوم مي‌باشند ؛ بديهيست فرايند و يا محصولي موفق است كه برخوردار از همه موارد فوق باشد . . . . . . . .

ادامه نوشته

دانشگاه كارآفرين، مديريت دانش و توسعه صنعتي

چكيده

اگر نگاهي بر سير تاريخي نظريات توسعه صنعتي داشته باشيم درمي يابيم كه جديدترين اين نظريات تاكيد دارند كه توسعه صنعت مبتني بر علم و نوآوري است و بدون قرار گرفتن در صف پيشروان علم و نوآوري ، هيچ كشوري در پيمودن سريع مسير توسعه صنعتي موفق نخواهد بود و اين موضوعي است كه مي تواند از طريق تحقيق نيز بررسي و شواهد لازم ارائه شود . طبيعي است كه بارزترين چيزي كه مي تواند ما را به اين مقصود برساند دانشگاهها و مراكز كارآفريني و تحقيقاتي است و اين مراكز كه دانشگاههاي كارآفرين هستند اين را به عرصه ي ظهور رسانده اند و با مديريت دانش در دانشگاهها كه افزايش همكاري و بهبود بهره وري و تشويق و قادر ساختن نوآوري و كارآفريني را شامل مي شود به اين مهم دست يابيم كه در اين مقاله تأكيد زيادي روي آنها و نوع ارتباطشان با توسعه صنعتي وجود دارد همچنين تلاش شده است تا نقش دولت در ايجاد و اصلاح اين ارتباط نيز تعيين گردد . در پايان مقاله نيز نتيجه گيري هايي شده و بر مبناي آن پينشهادات كلي نيز پيشنهادات خاصي براي كشور در راستاي ايجاد «فرهنگي كارآفرينانه» در بالا بردن كارآفريني دانشگاهها و چگونگي مديريت دانش در توسعه و ارتباط توسعه صنعتي با آنها ارائه گشته است .

كليدواژه : دانشگاه كارآفرين ؛ كارآفريني ؛ مديريت دانش ؛ توسعه صنعتي

1- مقدمه

امروز اين اعتقاد که موتور رشد و توسعه فراگير جوامع و کشورهاي مختلف، پيشرفتهاي صنعتي و توليدي آنها و به عبارت ديگر توسعه صنعتي آنها در راستاي نوآوري مي باشد مورد تأکيد اکثر صاحبنظران توسعه قرار دارد. تجربه ي کشورهاي توسعه يافته نشان داده است که صنعت محور توسعه بوده و به ندرت مي توان کشوري يافت که به گونه اي ديگر توسعه يافته باشد. اما امروزه توسعه صنعتي خود مرهون وجود عوامل ديگري است که ما را به آن هدايت مي کند. براي توسعه صنعت بايد از علم و تکنولوژي خود استفاده کرد به طوري که در آن نوآوري و کارآفريني و افزايش همکاري وجود داشته باشد. ما در اين مقاله، بر آن هستيم که بتوانيم نتيجه گيري درستي در راستاي پيشبرد اهدافي که يک کشور براي توسعه يافتن نياز دارد انجام دهيم.

براي داشتن تسلط روي سرمايه هاي فکري که در جامعه به خصوص در دانشگاهها وجود دارد بايد از مديريت دانش استفاده کرد. در 80% از بزرگترين شرکت هاي صنعتي دنيا مانند  فورد، ايستمن  و کداک  از مديريت دانش سود مي برند که اين امر دسترسي به اطلاعات وسيع شرکت را تسهيل مي کند. با تعريفي از مديريت دانش رابطه ي آن را براي توسعه ي نوآوري و سازماندهي بهتر در دانشگاهها بيان مي کنيم.

2- مديريت دانش

ادامه نوشته