امروزه در نظام سرمايه‌داري و مبتني بر ثروت، ديگر اين سؤال مطرح نيست كه «علم بهتر است يا ثروت؟»

 بلكه هدف در اينگونه جوامع ثروت است. تمامي علوم صرفا به اين جهت به آنها توجه مي‌شود كه ثروت ايجاد كنند؛ يعني  فرصت نمود علم در گرو اين است كه «آيا توجيه اقتصادي دارد يا خير؟»

اصالت علم آن زمان است كه در خدمت بشريت باشد؛ يعني علم يك بعد بيشتر ندارد و آن فقط خدمت به بشريت و تعالي انسان است و امرار معاش براي كسي كه معلم است يا آشنا به علم، جزو ابعاد علم به‌حساب نمي‌آيد، گرچه جزو خصوصياتش و متعلقات آن محسوب مي‌شود. در هر صورت علم يك بعد بيشتر ندارد و تا زماني كه در اين صراط مستقيم قرار دارد نامش علم خواهد بود و نبايد نسبت علم به ثروت، وابستگي به ثروت باشد و نبايد علم صرفا وسيله‌اي براي ايجاد ثروت تلقي شود. اين نگاه دنيوي و لذت‌بخش ماست كه ثروت را از علم برتر مي‌نمايد و حال آنكه نسبت ثروت به علم مثل دنيا به آخرت يا مثل سود و ارزش است.

سود عبارت است از آن چيزهايي كه نفعي براي رفع نيازمان دارد (نياز مادي)، به آن وقعي مي‌نهيم و برايش اهميت قائل مي‌شويم و نه به اعتبار و حرمت خود آن چيز (شايد بتوان گفت كه ثروت حرمت و ارزش ندارد)؛ اما ارزش، مجموعه چيزهايي است كه نه‌فقط به خاطر منفعتي كه به ما مي‌رساند به آن اهميت مي‌دهيم بلكه به خاطر قداست و حرمت خود آن موضوع به سراغش مي‌رويم. گاه در برابر انتخاب اين دو قرار مي‌گيريم و به‌ناچار يكي را بايد فداي ديگري كنيم. اين حقيقت بر همگان آشكار است كه علم مي‌تواند ثروت ايجاد كند.

البته ثروت مي‌تواند به توسعه علم كمك كند ولي اين خاصيت اكتسابي است؛ اما علم در وجود خود، خاصيت‌هاي بالقوه فراواني دارد كه يكي از آنها توليد ثروت است و بايد گفت كه اين كوچك‌ترين خاصيت آن است و تنها در وسايل بشر، علم است كه مي‌تواند از دايره محدوده زندگي خالقش وسعت وجودي بيشتري داشته باشد و اين در ثروت وجود ندارد؛ مثل انسان كه تنها موجودي است كه مي‌تواند وجودش را از دايره محدود زندگي‌‌اش وسعت بيشتري ببخشد.

مسئله ديگر اين است كه آيا يك كار شبيه به علم و سودآور غيرانساني علم محسوب مي‌شود يا خير؟ پاسخ اين پرسش در اين است كه اگر در قالب تعريف علم قرار بگيرد مشخص مي‌شود كه علم است يا خير؛ يعني اينكه آيا در خدمت به خلق و كمك به تعالي انسان است يا در خدمت تباهي انسان؟

پس مي‌توان استنباط كرد كه علم مي‌تواند همه‌چيز را بسازد (حتي ثروت) و با اين توصيف رابطه‌‌اش اين مي‌شود كه علم مي‌تواند خالق ثروت باشد و ديگر نمي‌توان خالق را با مخلوق مقايسه كرد و گفت كه آيا علم بهتر است يا ثروت.

علي نواب

http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=96892